اهل حق
آیا بهرام الهی با دخل و تصرف در گفتارهای استاد از راه به در نشده است؟ تا بدین وسیله عده ای را از راه راست گفتارها به کج راهه ای که به وجود آورده - و هر کس راهرو آن گردد نامش شیطان می شود -بکشاند؟ در حقیقت اگر گفتارهای استاد الهی راهی راست به صراط مستقیم اسلام است پس آثار الحق با اباطیلی که بهرام الهی بر آن اضافه کرده به کار شیطان می ماند که به ظلمانی شدن می انجامد و برای اینکه چنین خطر و سرانجام شومی را از واقع بینان ، همان عده قلیلی که فریب دانه نمی خورند - به درون می نگرند و حال را ملاک قرار می دهند نه برون را بنگرند و قال آنها را جذب کند - دور نگاه دارد می گوید گفتارها جنبه الهی دارند همچون قرآن و فرمایشات علی. پس همانطور که از نظر گذراندید این استاد نیست که خویش را در کنار خدا و معصوم قرار می دهد ، بلکه این نویسنده گفتارها بهرام الهی است که چون می خواهد با آثارالحق کاسبی کند کلام استاد الهی را با قرآن و آرای علی (ع) هم شان و هم رتبت می سازد تا به مکتبی که تاسیس نموده مشروعیتی همانند ادیان آسمانی داده و نهایتا استاد الهی را هم منزلت شخصیتی مانند علی امیرالمومنین _ علیه السلام _ نموده مدعی شود آثار الحق با آن همه اباطیل از مبدا الهی است. و برای این که آن را با قرآن همشان سازد می نویسد: گفتارها میبایست به همان صورت حفظ شود. ولی چون می داند عاقبت افرادی مانند استاد خلیفه مازندرانی با مطالعه آثار الحق متوجه اراجیف و مزخرفاتی می شود که به «گفتارها»ی استاد اضافه شده است با تردستی ادعای «مکتب ما عبارت است از جوهرکشی اصول تمام ادیان اعم از اوامر و نواهی» را مورد نظر قرار می دهد و به عنوان گفتار استاد در لابه لای آثار الحق می گنجاند تا به هنگام رسوائی به دفاع برخاسته و بگوید ما گفتیم اوامر و نواهی مکتب ما جوهرکشی اصول ادیان است که اسلام یکی از آنها می باشد. در صورتی که بنابرگفته استاد آنچه به نام گفتارها در اختیار افراد گذاشته می شود باید به تأیید ادله اربعه اسلامی شیعی رسیده و در معنا با شرع اسلام مطابق باشد. این معنای کلام استاد الهی می باشد که می گوید: «فرق است بین اینکه کسی مبلغ بشود و راهنمائی کند مردم را به راه راست» با کسی که «برای شهرت یا عنوان یا استفاده یا دکان» تحت شعار راهنمائی و ارشاد به فریب مردم بپردازد. توجه دقیق به مطالب ضد و نقیض «آثارالحق» بیان کننده این حقیقت است که تدوین کننده« گفتارها» با گوینده آن در دو خط متضاد با دو منظور و مقصود ضد یکدیگر قرار دارند. لکن بهرام الهی این دوگانگی را در پس ادعای « کوششم بر این بود که عمل یک ضبط صوت را انجام دهم» پنهان داشته است(آثارالحق ج1پیشگفتار) غافل از اینکه مطالعه آثارالحق عده ای را وادار می کند از خود یا دیگران سوال کنند گوینده ای که معتقد است « استاد مأمور اجراء و ترویج اوامری است که پیغمبران ابلاغ کرده اند»(آثارالحق ج1ص15گفتار25) هیچگاه حاضر نمی شود آورنده « دین ابداعی» باشد. خصوصاً برای آن عده که استاد نورعلی را از نزدیک دیده، و با او معاشر بودهاند غیر قابل تصور است که با ادعای مسلمانی و شیعه بودن در قالب «دین ابداعی» انکار خاتمیت دین مبین اسلام نموده، بر دین خود خروج کند؛ آن هم با این سلیقه که میگوید: «رویهای که تمام بزرگان دین دستور دادهاند باید رفتار کرد». پس باید پذیرفت نویسنده نه سهواً بلکه عمداً در تدوین «گفتارها» افکار و عقائد خویش را منظورداشته، حتی بعضاً این موضوع در سبک زندگی گوینده «گفتارها» و نویسنده آن به خوبی آشکار و قابل فهم است. گوینده که استاد نورعلی باشد میگوید: «تمام پیغمبرها و اولیاءا.. برای معیشت خود کار میکردند، میخوردند و میخوراندند و هرگز از پول دیگران استفاده شخصی نمیکردند.»(آثارالحق ج1ص16گفتار26) و ما از نزدیک ناظر بودیم که چگونه با این سبک و روش روزگار سپری کرد، و متقابلاً ماجراهای رسوایی مالی نویسنده آثارالحق را که به صورت اعلامیه رسمی اداری در خارج از ایران منتشر شده خواندهایم و ماجرای کسانی که به لحاظ ثروتشان مورد طمع رؤسای مکتب قرار گرفته، مجبور به طلاق دادن و طلاق گرفتن همسرانشان شدهاند را دیدهایم. مهمتر اینکه چگونه خانم ملک جان خواهر استاد را از سر راه برداشتند. ادامه دارد... بر در دوست به امید پناه آمده ایم نامت بلند و دینت پر رهرو، ای جاری تر از حیات در پیکر آدمی راهنما رفت ولی راه هنوز هست پیامبر گرامی اسلام ( ص ) در حالی فعالیت خود را در زمینه ترویج و آغاز دین اسلام شروع نموده که عمده انسانهای آن زمان در قعر جاهلیت بوده و به آئین بت پرستی روی آورده بودند از آنجایی که خداوند متعال ارادهاش بر این تعلق گرفت تا اسلام طلوع نماید و بر پهنه گیتی گسترش پیدا کرده و نور افشانی نماید وحی الهی بر قلب پاک و مهربان بزرگ پیشوای انسانها یعنی پیامبر گرامی اسلام نازل و همین نقطه آغازین این انقلاب بزرگ بود. رحلت پیامبر اکرم و همچنین شهادت امام حسن مجتبی (ع) را تسلیت عرض می نمایم نماینده اروپا نشین فرقه گنابادی برای ایجاد تنش فراخوان داد به درخواست مصطفی آزمایش نماینده فرقه گنابادیه در اروپا و جاسوس فرانسه مقرر کردند نورعلی تابنده قطب فرقه و عضو شورای مرکزی جبهه منحرف به اصطلاح ملی به دراویش دستور دهد شنبه مقابل مجلس شورای اسلامی در اعتراض به تخریب خانقاه اصفهان تجمع کنند. از ساعات اولیه صبح شنبه نیروهاى انتظامى و یگانهاى ویژه در مقابل مجلس و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى مستقر شده و امنیت این منطقه را تأمین کرده بودند. بر اساس گزارش دریافتى، این تجمع که قرار بود به همراه برخوردهاى فیزیکى از سوى فرقه انحرافى انجام گیرد برگزار نشده و اعضاى این فرقه ها به صورت پراکنده و بدون هیچ حرکتى در میدان بهارستان و اطراف آن پرسه مىزدند که از سوى نیروى انتظامى برخى از آنها دستگیر شدند. در شهر علم و فقاهت و در شهر شیعیان متقی و در سرزمینی که سابقهی حضور مؤثر حوزه های علمیه و بزرگانی همچون میرداماد ، علامه مجلسی ، شیخ بهائی را در قرن های متمادی ، همواره بدنبال خود داشته است ، شاید کمتر کسی باور کند که فرقه های منحرف و استعماری صوفیه ، هم اکنون بشدت در حال فعالیت و دور ساختن مردم از حوزه و اسلام ناب محمدی(ص) هستند. من هم جزو آن دسته از افرادی بودم که هر بار با شنیدن عباراتی همچون ، درویش ، صوفی ، خانقاه و ... به یاد پیرمردهای ژنده پوشی می افتادم که سابقاً کشکول به دست در کوچه ها پرسه می زدند و با خوندن اشعاری ، مشغول گدایی از مردم بودند . در خوشبینانه ترین حالت ، فکر می کردم که در اصفهان ، چند نفر آدم منزوی و بیکار ، شبیه همان گداهایی که از قدیم در نظرم بود ، مخفیانه و با ترس و لرز ، در گوشه ای جمع شده و به رسم خود مشغول می شوند. اما با خبر و پیگیری یکی از دوستان که مدتها بود از اعمال و رفتار جمعی از فرقه های مختلف تصوف در اصفهان با خبر بود ، تصمیم گرفتم یکی از این مجالس را تجربه کنم. در روز پنج شنبهی گذشته ، به اتفاق عکاس نشریه و یکی دیگر از دوستان ، وارد محوطهی مذهبی تاریخی تخت فولاد شدیم. موقع اذان مغرب بود و در نزدیکی تکیهی مشهور به ... ، به ناگهان با انبوهی از اتومبیل ها و موتور سیکلت و دوچرخه مواجه شدم که در محوطه ای بزرگ و دیگر خیابان های فرعی اطراف ، پارک شده بود . دو نفر از مریدان همان فرقهی صوفیه ، در حاشیه پارکینگ و خیابان های فرعی ، مشغول نظم بخشیدن به اتومبیل ها بودند و چند نفری هم ، افراد تازه وارد و ناشناس را کنترل می کردند. چهرهی ناشناس ما برای آنها ، باعث شد که دو نفر از همین مراقبین ، از محل پارک اتومبیل تا تکیهی ... (که محل تجمع صوفیان و مریدان آنها بود) ما را همراهی کرده و به مسئولان تکیه نیز بفهمانند که این فراد – خودی – نیستند. تعجبم آنجا بیشتر شد که مسجدهای مجاور این تکیه تعطیل بود و گروه گروه مرد و زن و دختر و پسر ، به تکیهی دراویش – که خود را فرقه نعمت اللهی گنابادی – می خواندند ، وارد شده و به صف نماز جماعتی می پیوستند که امامت آن را پیرمردی غیرروحانی با سبیل های آویخته بر عهده داشت. تازه واردین ، ابتدا بر قبر چند تن از سران صوفیه که در سالن روبرو دفن شده بودند ، حضور یافته و پس از ادای احترام با روش های خاص ، به سالن مجاور وارد شده و خود را برای انجام رسوم فرقه آماده می کردند. در کنار ورودی این سالن ، محلی برای عرضه انواع کتاب های منحرف و غیر مجاز در ترویج صوفیه و فرقه ی نعمت اللهی وجود داشت و در تابلوی اعلانات این تکیه ، پیام نوروزی مربوط به قطب و رئیس این فرقه که خود را با نام : دکتر (نورعلی تابنده) مجذوبعلی شاه!! ، لقب داده بود نصب شده بود. که در محوطهی داخلی این سالن بزرگ ، که صدها زن و مرد فریب خورده به صف ایستاده بودند ، قاب های عکس بسیار بزرگی از رؤسای فرقهی نعمت اللهی به چشم می خورد که در ادامهی اسم آنها کلماتی نظیر (ارواحنالتراب مقدمه الفداء) و... بکار رفته بود. خانقاه دراویش گنابادی در تخت فولاد اصفهان، صبح روز چهارشنبه 30 بهمن (18 فوریه) تخریب شد. این مکان که همانند مکانهای غصبی دیگر می باشد که دراویش گنابادی به عنوان خانقاه انتخاب می کنند و اسم حسینه را بر آن می گذارند به اخطارهای مکرر اداره اوقاف و شهرداری اصفهان توجه نکرده و همچنان حاضر به ترک این محل نشده بودند که با اقدام قاطع شهرداری این شهر مواجه شدند که منجر به تخریب این خانقاه شد. شایان ذکر است این تخریب بدون هیچ گونه درگیری و بازداشتی صورت گرفته که دلیلی بر مدعای ما مبنی بر غصبی بودن محل خانقاه می باشد. قتل امام جمعه اسبق هشتگرد همچنان در هالهای از ابهام باز خدا رو شکر امام جمعه جدید یه تحرکی از خودشون نشون دادن و پیگیر این جنایت شدن امام جمعه قبلی که آدم بی بخاری بود فقط بعد قتل یه کانکس دم خونش زد و به زور از نیروی انتظامی سرباز گرفت که نگهبانیش رو بدن چون احساس نا امنی یا به قولی ترس می کرد هر چند که هیچ کس با اون کاری نداشت چون بود و نبودش تو هشتگرد فرقی به حال مردم نداشت و مهم موقعیتش بود. من در همین جا پیشنهاد می کنم که امام جمعه محترم و متدینین شهر بعد از نماز جمعه یک تومار خطاب به مسئولین قضایی و انتظامی، امنیتی تهیه کنند و با امضا نماز گزاران و مردم متدین هشتگرد به مراکز یاد شده بفرستند امید که مسببین حقیقی این جنایت بسزای اعمال ننگینشان برسند.
«پارساترین مردم کسی است که در نزد شبهات (اموری که شخص حرمت یا حلیت آنها را نداند) توقف نماید (و به پیش نرود)؛ عابدترین مردم کسی است که واجبات را بر پا دارد؛ زاهدترین مردم کسی است که حرام را رها نماید؛ سختکوشترین مردم کسی است که گناهان را ترک کند»
گشته سامرا دوباره وادی غم بر پدر، صاحب زمان بگرفته ماتم
عازم جنت شده با قلب سوزان نزد زهرا و پیمبر گشته مهمان
او به دست معتصم گردیده مسموم قلب پاک انورش را کرده مغموم
... و اوبا طرح جوهره ادیان ، اصولی راـ که در اسلام جایگاهی ندارد و مسلماً عالمان دینی حاضر نمیشوند کسی با نسبت دادن اصول ضد اسلامی به اسلام ،دار و دستهای را به وجود آوردـ پایه و اساس «دین ابداعی» ساخته تا با آن چند صباحی به اغفال مردم ناآشنا با دین و دینداری بپردازد.
آیا آنچه بهرام الهی با عنوان «گفتارها» به نام استاد الهی اضافه نموده، همان «اصول نادرست» نیست که می گوید به قدری توسط امثال او« به خورد انسانها داده شده که گیج شده اند و جهت صحیح را گم کرده اند و دیگر نمی توانند اصول حقیقی را که منشاء الهی دارند از اصول نادرست تشخیص دهند»؟(مبانی معنویت فطری ص180)
و آیا این همان معنای کلام استاد الهی نیست که می گوید:« اگر از راه به در شویم، می شویم ظلمانی، و شیطان هم یکی از ظلمانی ها» است؟(آثارالحق ج2ص406)
آیا بهرام الهی به دخل و تصرف در گفتارهای استاد از راه به در نشده است؟
بر دلسوختگان وشیفتگان خاندان نبوت وامامت تسلیت باد
همره خیل غم وحسرت وآه آمده ایم
چون ندیدیم پناهی به همه مُلک جهان
لا جرم سوی رضا بهر پناه آمده ایم
تهران- خبرگزاری ایسکانیوز:
فضلا و طلاب شهرستان هشتگرد در دفتر فضلای این شهر در قم گردهم آمدند. به گزارش روز جمعه باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران "ایسکانیوز" حجتالاسلام ناطقی امام جمعه هشتگرد در این گردهمایی با اشاره به فعالیتهای گروههای انحرافی مانند اهل حق(فرقه نورعلی الهی) در شهرستان هشتگرد خاطرنشان کرد: این گروهها با تکیه بر قدرت اقتصادی و مالی خود در میان مردم نفوذ کردهاند و سعی به بیراهه کشاندن جوانان از عقایدشان دارند.
وی انجام فعالیتهای فرهنگی را بهترین راهکار مقابله با فرق ضاله بیان کرد و افزود: فعالیتهای فرهنگی باید به صورت مداوم باشد و اگر مقطعی انجام بگیرد نتیجه نخواهد داشت.
امام جمعه هشتگرد با اشاره به شهادت امام جمعه اسبق این شهرستان گفت: شهادت مظلومانه حجتالاسلام صبایی برای منطقه مصیبت سنگینی بود و اگر فضلا و طلاب دلسوز با مسئولان هماهنگی کنند، بهتر میتوان به نتیجه مطلوب در وظایفمان دست پیدا کنیم.
به گزارش ایسکانیوز به نقل از مرکز خبر حوزه ،در ابتدای این گردهمایی، حجتالاسلام حسینی معاون آموزش حوزههای علمیه خواهران: با انتقاد از عدم پیگیری پرونده شهادت امام جمعه شهرستان هشتگرد به دست اشخاص مزدور گفت: شهادت این عالم فقید در هالهای از ابهام مانده و تاکنون کسی پیگیر آن نبوده و طلاب و فضلای هشتگرد از مسوولان قضایی و امنیتی تقاضا دارند تا کمیتهای برای بررسی این موضوع تشکیل شود.
Design By : Pichak |