اهل حق
نورعلی الهی در گفتار 140 افاضه فرموده اند که : در کودکی از دم بز عروسکهایی شبیه آدم درست کرده بودم و از آنها درویش و قاپی چی و خادم و خلیفه و غیره داشتم آنها جم خانه و تشکیلات منظم بزرگی داشتند یکی از آنها را شیخ نامگذاری کرده بودم از همه بزرگتر بود و بر بقیه ریاست داشت و ضمناً از پشم سفید بود و محاسن بلند سفیدی داشت شیخ گاهی ریاضت می کشید و به چله می نشست. در اینگونه مواقع او را در محفظه مخصوصی می گذاشتم و درش را هم قفل می کردم. گاهی هم اثراتی از او دیده می شد. گاهی پدرم می فرمود: برو فلان سئوال را از شیخ بپرس و جوابش را بیاور. می آمدم و از شیخ می پرسیدم و جوابش را هم از خودم می دادم. اتفاقاً پدرم هم ترتیب اثر می داد. روزی خادمی به نام ننه ملک وارد ریاضت خانه شد. او باید مدتی در آنجا کار می کرد. از همه راجع به شیخ شنیده بود و از من خواست که شیخ را نشانش بدهم. گفتم شیخ چله دارد و نمی شود او را دید. او مرتب از شیخ می پرسید و روزشماری می کرد که ریاضت شیخ تمام شود و بتواند زیارتش کند. یک روز به او گفتم امروز کمی آب گرم کن چون شیخ چله اش تمام شده و می خواهد حمام کند دیدم دیگ بسیار بزرگی آب گذاشته گرم شود. به او گفتم شیخ فقط یک کاسه آب بیشتر نمی خواهد. ننه ملک تعجب کرد گفت آخر چطور ممکن است خوب نیست و غیره. به او گفتم هر وقت شیخ را آوردم تو سر و تنش را بشور. با خوشحالی تمام افتخاری را که نصیبش شده بود پذیرفت. رفتم و شیخ را آوردم و به ایشان نشان دادم. تعجب زده گفت: اینه شیخ؟... این که دم بزی بیش نیست. لحن تحقیر آمیز ننه ملک به من برخورد و گفتم حالا که دم بزه تو دیگر او را نخواهی دید. ننه ملک دیگر حرفی نزد... ادامه دارد... اظهارات نورعلی در باره کروات آسمانی مخلوقات کره زهره با طبقه نسوان میانه شان خوبست و با مردها چندان میانه ای ندارند. به همین جهت زنان را اغلب برای گردش، اول بار به آن کره می برند.... سالهای 1291 و 1292 شمسی با کره زهره ارتباط زیاد داشتم و چیزها فهمیدم. در آن زمان، از اول غروب که ستارگان دیده می شدند تا صبح با آن کره تماس داشتم، این موضوع دوسال طول کشید.[ یکی از شاگردان پرسید آیا از شما استفاده کردند؟ فرمود]: بله، من هم از آنها استفاده زیاد کردم و چیزها فهمیدم.( آثارالحق ج2گفتار146) فرقه نورعلی الهی و عزاداری برای امام حسین(ع) م – ج عضو فعال و رده بالای فرقه نورعلی در زنجان اخیراً در پاسخ اعتراض به اینکه (چرا وقتی عالم و آدم برای امام حسین (ع) عزا دارند, ما عزاداری نکنیم؟) گفت: وقتی که امام حسین (دکتر بهرام الهی) در حال حاضر زنده و سالم و در فرانسه حضور دارد, ما برای چه گریه کنیم؟ وی ادامه داد: او با آن کارش در کربلا به کمال رسید و هیچ مظلومیتی در کار نبود و کاملاً آگاهانه و به خاط کمال آن مصائب را پذیرفت و الان هم به عنوان مأموریت در قالب و جسم دکتر بهرام الهی آمده تا ما را راهنمایی کند و بدون پدر نباشیم. در فرقه مذکور این اعتقاد که روح امام حسین (ع) پس از قرنها در جسم بهرام الهی حلول کرده, به افراد تلقین می شود و علاوه بر آن از بهرام الهی نیز همانند پدرش به عنوان ذات خدا, وجه الله و خدای زمان در روی زمین یاد شده و نامبرده نیز به عنوان مظهر کنونی خدا در روی زمین مورد پرستش قرار می گیرد و به کسی که بهرام الهی را در فرانسه یا قبر نورعلی و شیخ جانی را زیارت کند, حاجی اطلاق می شود و عناصر فرقه معتقدند که تنها با شناختن خدای زمان و رعایت اصول اخلاقی (نظیر عدم مردم آزاری و غیبت نکردن ) می توان به کمال رسید و در این راه خواندن نماز نیز فاقد ارزش بوده و جز خم و راست شدن چیز دیگری نیست اما در ظاهر از کسی که بخواهد نماز بخواند ممانعتی به عمل نمی آید.
سلام بر رمضان ماه ضیافت و مهمانی خدا ماه رمضان شد، می و میخانه بر افتاد عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد افطار به می کرد برم پیر خرابات گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد با باده وضو گیر که در مذهب رندان در حضرت حق این عملت بارور افتاد «اینک ماه رمضان آمد که هم بسوزد و بشوید، به آتش گرسنگی تن را بسوزاند و به آب توبه دلهای گناهکاران را بشوید. ای مسکین که قدر این نعمت ندانی، هرکجا که در جهان نوازش و شرفی است، در کنار تو نهادند، چنانکه اسلام که از همه آیین ها برتر است، بهترین دین تو آمد و محمد مصطفی که پیشرو جهانیان است، پیغمبر تو قرار داد و کعبه که شریف ترین خانه هاست، قبله تو کرد، ماه رمضان که شریف ترین ماهها است، موسم معاملت تو دانسته، ماهی که در آن گناهان آمرزیده می شود، دیوها رانده، درب بهشت گشوده و درهای دوزخ بسته می شود. موسیقی استاد الهی پاسخ نورعلی به یکی از شاگردانش که برای ضبط موسیقی استاد آمده بود و از او می پرسد که آیا می تواند نسخه ای از آن را به افراد علاقه مند بدهد یا خیر؟ پاسخ نورعلی الهی « اینها آهنگ های معمولی نیستند، موسیقی روح هستند و نباید از آنها به عنوان موسیقی معمولی استفاده کرد. شما نمی توانید از این موسیقی استفاده کنید مگر این که با نیت معنوی به آن گوش دهید.» جایی دیگر مدعی می شود موسیقی منتهی به کشف بالاترین حقایق می شود: « بارها خودم به واسطه غرق شدن در صدای موسیقی مشکلات مهمه را که مشغولش بودم را حل کرده ام.»(آثارالحق ج2ص297) موسیقی استاد الهی بی شک غلو کردن و بزرگ جلوه دادن هر آنچه را که او را از واقعیت به دور کند ریشه آن هنر و بزرگی را از بین میبرد، که مثال بارز آن مطالبی است که در وصف موسیقی نورعلی الهی خواسته یا ناخواسته بر زبان رانده شده است بی شک موسیقی نورعلی همچون استادانی چون مرادی ،سید خلیل و لطفی اگر نگوییم بیشتر است کمتر نیست و یا لااقل همردیف اینان میباشد همان اشتباهاتی که در مورد خلیل عالینژاد مرتکب شدند و او را از یک واقعیت به یک خیال تبدیل کردند. مریدان متعصب نورعلی هم آن را تکرار نمودند و بلکه پا را از این هم فراتر گذاشتند و موسیقی او را ماورائی توصیف کردند با این حال هم اکنون در بین اهل فن هیچ نامی از موسیقی نورعلی بر جا نمانده و کسی حتی او را جزء موسیقی دانان نمیداند از جمله مطالب غلو آمیزی که در مورد موسیقی نورعلی توسط فرزندش شاهرخ الهی گفته شده است توجه کنید: « قدرت، در عین ظرافت، و بار معنوی این دست چنان طنین و صدای قوی ای به تنبور او بخشیده بود که شنونده گمان می برد که ساز او به یک بلند گو وصل شده است.» « آنچه که گوش از نغمات تنبور او درک می کرد از ورای اصوات می آمد از یک ناشنیده، و تمام توجه را به خود معطوف می کرد.» نیمه شعبان ، خجسته میلاد فخر عالم امکان مبارک باد چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی............چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی مهدی جان ! سئوالی ساده دارم از حضورت .... من آیا زنده ام وقت ظهورت ..... اگر که آمدی من رفته بودم .... اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جان بگیرم ..... بیایم در رکاب تو بمیرم دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم ... سر راهت در انتظارم ..... برده هجرت صبر و قرارم ...... جز ظهورت ای گل زهرا ..... به خدا حاجتی ندارم کجایی ای همیشه پیدا از پس ابرهای غیبت؟ اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم انتظار وصال
اگر که آمـــــدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم دعایم کن دوباره جــــان بگیرم بیایم در رکـــــــــــــاب تو بمیرم اللهم عجل لولیک الفرج بازخوانی وآسیب شناسی مهدویت به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت ولی عصر(عج)، «تابناک» در گفتوگویی با سید عباس قائممقامی، رئیس مرکز اسلامی هامبورگ، به بازخوانی نظریه مهدویت و آسیبشناسی آن پرداخته است. تابناک: در آغاز به مناسبت، نگاه جدید و بازخوانی نسبت به نظریه مهدویت با توجه به مبانی فکری اسلامی و مقتضیات جهان حاضر داشته باشیم. «از شروع ذکر مثل فرفره به دور خود می چرخیدم و موهای بلندم منظره ای ایجاد می کرد ... گاهی ذکر چند ساعت طول می کشید و من در تمام مدت مشغول چرخیدن بودم.» (آثارالحق ج1گفتار1855) و این گونه بزرگ شد و پنداشت که چون با موسیقی آشنا شده است پس به عرفان و معنویت نیز دست یافته است غافل از این که لازمه دست یافتن به عرفان خالص و ناب, آشنایی به رازها و آگاهی بر اسراری است که به هر کس ندهند. به عقیده من نورعلی تنها یک شخصیت هنری موسیقی سنتی است و اینها همه در حالی است که سردمداران مکتب ابداعی درصددند موسیقی او را با عرفان و فلسفه پیوند دهند در موضوعی که اصلا در وجود و پیکره این شخص وجود نداشته است گویا آنانی که نان شبشان محتاج حلقه های شیطانی این مکتب است تمایل فراوانی دارند که موسیقی نورعلی را موسیقی معنوی بنامند تا به شکلی از الگوهای سنتی اجتناب کنند. چهارم شعبان (شانزده مردادماه)، مصادف است با ولادت بزرگمرد کربلا، عارف و عالم به ولایت، حضرت ابوالفضل العباس(ع). درباره شجاعت و شهامت و ایثار قمر بنیهاشم(ع)، سخنانی بس فراوان و بجا وجود دارد که هر شیعه علاقهمند به ائمه اطهار و خاندان آن بزرگواران، به آن واقف است. اما این نوشتار از منظری دیگر به شخصیت آن عالیمقام پرداخته است که توجه خوانندگان را به آن معطوف میدارم. حضرت عباس(ع) در خانهای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن جناب از محضر امیرمؤمنان، امام حسن و امام حسین(ع) کسب فیض کرده است. بنابراین از علیبنابیطالب(ع) در مورد حضرت عباس(ع) نقل شده است که فرمودهاند: «ان ولدى العباس زق العلم زقا»؛ یعنی همانطور که پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا میدهد، اهل بیت(ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند. مقام عرفانی قمر بنی هاشم(ع) اگر به زندگی و حالات حضرت ابوالفضل(ع) از این منظر نگریسته شود، مشخص میشود که آن حضرت نماد راستین عرفان است و مقامات سلوک را به بهترین شیوه طی نموده است. مخصوصا وقتی در حالات آن حضرت در روز عاشورا دقت میشود، برخی از مقامات عرفانی آن حضرت، نمود پیدا میکند که به برخی از آن مقامات اشارهای داریم: مقام اخلاص یکی از منازل مهم عرفانی، منزل اخلاص است. اخلاص دارای سه درجه است: مقام صبر یکی دیگر از منازل مهم در عرفان عملی، منزل صبر است. صبر در عرفان عملی عبارت است از آنکه سالک نفس خویش را با وجود جزع و گلهمندی، از شکایت به غیر باز دارد. یکی از درجات بلند عرفانی حضرت ابوالفضل(ع) درجه او در صبر است. او در صحنه کربلا، برادران خود عبدالله و جعفر و عثمان را پیش از خود به میدان میفرستد و شهادت آنان را نظارهگر است اما هیچ اظهار شکوه نمیکند و با ایمانی راسخ تا پای جان از مولایش دفاع میکند. به همین خاطر است که در زیارت نامه آن عالیمقام آمده است: «السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله، اشهد انک جاهدت و نصحت و صبرت حتی اتیک الیقین». مقام شکر شکر سه درجه دارد؛ نخست شکر بر اشیای محبوب و دلخواه، درجه دوم، شکر بر امور ناگوار و درجه سوم آنکه بنده فقط منعم را شهود نماید. بیگمان اگر عباس بن علی را چنین شهودی دست نداده بود، چگونه میتوانست که مرگ در کام او از عسل هم شیرینتر باشد. ابوالفضل، آن جرعه نوش شهادت، بیگمان در آن لحظههایی که آب دستانش را بریده بودند، جز شهد این شهود در جان نداشت.
گر بسوزد گو بسوز ور نوازد گو نواز
عاشق آن به کو میان آب و آتش در بود
تا بدان اول بسوزد پس بدین غرقه شود
چون زخود بیخود شود معشوقش اندر بر بود
بسم رب المهدی و الشهداء و الصدیقین
خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن............خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم نه ؛ ولی.................................برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام.....................دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات
حجتالاسلام قائممقامی: بسماللهالرحمنالرحیم. اگر بخواهیم نظریه مهدویت را بازخوانی کنیم، باید این نظریه را در چهارچوب سنتهای الهی تبیین کرد. به این معنا که بیتردید جهان، آینده روشن و نیکویی دارد که در همه ادیان بر این مسئله تأکید شده است و اندیشه مهدویت در اسلام و ظهور حضرت حجت(عج) نیز در همین راستا تحلیل میشود، ولی سنتهای الهی نوعا جبری، قطعی و خارج از اراده انسان تلقی میشوند، در حالی که ما باید توجه کنیم هرچند مهدویت یک سنت الهی است، اما خارج از فرایندهای ارادی انسان شکل نمیگیرد. اگر از این نگاه مسئله را بررسی کنیم، بسیاری از مسائل حل میشود و بخش چشمگیری از اعتقادات عوامانه و نظرات خرافی پیرامون مهدویت کنار میرود.
برای ورود به این دیدگاه، ما باید مفهوم نجات و رستگاری و فرایند آن در نگاهها و ادیان گوناگون را بشناسیم. دو نگاه کلی به این موضوع معمولا در جامعه بشری وجود داشته است؛ نگاه نخست که نوعا متأثر از دین مسیحیت است که نجات انسان بنا بر اراده الهی انجام میشود و خود انسان در آن هیچ نقشی ندارد. بر این اساس است که مسیحیان اعتقاد دارند که حضرت عیسی(ع) فدا شد تا مردم به نجات برسند و درواقع جان او کفاره گناهان بشر است. نظر دوم بر این باور است که است این انسان است که نجات و رستگاری خویش را رقم میزند بدون آنکه نیازی به امداد و عنایت الهی داشته باشد.
مقام علمی عباس(ع)
و همچنین روایتی بدین مضمون از امامان معصوم(ع) نقل شده است که فرمودهاند: «همانا عباسبنعلی علم را چون غذا از پدرش وارد جان خویش نموده است».
علامه شیخ عبدالله ممقانی در کتاب نفیس «تنقیح المقال»، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: «آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه(ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود».
1. انجام خالصانه عمل بدون چشمداشت پاداش.
2. کافی ندانستن سعی و عمل خود.
3. آنکه خود و کار و عمل خود را در مسیر اراده حق، هیچ نداند و همه چیز را از خداوند بداند.
حضرت ابوالفضل(ع) جان خویش را در راه خدا در طبق اخلاص مینهد و از هیچ رنج و زحمتی هراس به دل راه نمیدهد. این شهامت و ایثار وی، حکایت از میزان اخلاص او دارد؛ در آن رجز زیبای حضرت، این نکته به روشنی نهفته است: «والله إن قطعتموا یمینی / انی اُحامی ابدا عن دینی» که هدف او در این بیت نهفته است چرا که او حاضر نیست از هدف خویش دست بردارد و این نهایت اخلاص است.
Design By : Pichak |