سفارش تبلیغ
صبا ویژن























اهل حق

                                            نورعلی و مظهریت

نور علی معتقد است چون خدا در او که مظهریت دارد جلوه کند هم «نماینده خدا» است و هم «او را ولی می‌گویند»  که می‌تواند «به آن اندازه لیاقت داشته باشد او را انعکاس دهد» بعد اشاره لطیفی دارد و بطور مرموزانه می‌گوید: «نمی‌گوئیم علی خدا است اما مظهر است یعنی محل ظهور است، ذات خدا و وجه خدا در او جلوه می‌کند العاقل یکفیه الاشاره» نور علی الهی با «العاقل یکفیه الاشاره» تلویحاً می‌فهماند علی در حقیقت خداست چنانکه جای دیگر نوشته است: «جسم علی آئینه و ذاتش ذات خداست» و مهمتر این که چون معتقد می‌باشد تمام مظهرها یکی هستند در معنا مظهرها «جلوه خدا» هستند زیرا «محل ظهور» می‌باشند چنانکه به کلام شاه ابراهیم استناد نموده می‌نویسد: «ای مظهرالله، گروهی از یارانت برای یافتن» جای دیگر هم به کلام شاه خوشین تأسی می‌جوید که گفته است: «ما آئینه خدا نمائیم».

نورعلی الهی دانسته است تنها با استمرار مظهریت می‌تواند، آرد نانی را که با هزاران زحمت فراهم آورده و خمیر کرده است به تنور گرم دلهای ساده دلان زده تا برای خویشتن هم از نمد مالیده شده مظهریت تاج کرمنائی تهیه کرده و  بر مشتی مردم ساده لوح  آقائی کند بهمین لحاظ می نویسد:«مظهرات حق زیاد آمده اند» و برای اینکه مظهرات ساختگی را هم رتبت با مظهرات حقیقی که ائمه طاهرین می‌باشند قرار دهد آنجا که گفته است «مظهرات حق زیاد آمده‌اند» فوراً اضافه می‌کند «اما علی یا سلطان نمی‌شوند.» یعنی غیر از علی علیه‌السلام که معصوم است غیر معصوم نیز مظهر می‌شود، لکن تمام مظهرالله‌ها را مظهر ذات حق دانسته می‌گوید: « ذات حق به آنها جلوه کرده است، آنها را مظهرالله می‌دانیم و به اعتبار مظهرالله ذات حق می‌دانیم» گفتیم جائی هم گفته است که «تمام مظهرالله ها از لحاظ کمیت با هم فرقی ندارند» این مظهرها چون «مظهرالله» می‌باشند اسرارالهی را که هیچ کس بدانها دست نیافته می‌دانند زیرا نورعلی می‌گوید: «حروف مقطعه قرآن را فقط آنهایی که مظهرالله هستند می‌دانند» و بهرام الهی درباره پدرش می‌گوید: «بطون قرآن را هم در علم خود داشتند» در معنا می‌فهماند که پدرش منظور و مقصود از «حروف مقطعه» را می‌دانسته، پس او نیز مظهرالله بوده است. بهتر است به این مهم هم اشاره کنم که: منظور نورعلی از همتا، هم سنگ قراردادن غیرمعصوم با علی مرتضی امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه دو چیز است.

1 ـ مظهریت را از انحصار ائمه طاهرین بودن خارج کرده، زیرا با این قید غیر معصوم نمی‌تواند مدعی مظهریت شود در صورتی که نورعلی الهی اگر سنگ امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه را به سینه می‌زند می‌خواهد شأنی برای غیرمعصوم فراهم آورد و اگر قید عصمت برداشته نشود دیگران نیز چون همه مردگان استخوان پوسیده‌ای می‌گردند که بر کار خاندان جیحون‌آبادی نمی‌خورد.

2 ـ این که آنچه برای سلطان اسحاق در مظهریت امام همگان علی علیه‌السلام قائل می‌شود منظورش تجلیل و تکریم از سلطان که نزد اهل حق واقعی مورد احترام است نمی‌باشد بلکه مقدمه‌ای است برای مطرح کردن مظهراللهی خودش.

یاعلی مددی

 


نوشته شده در پنج شنبه 86/8/10ساعت 8:21 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak