سفارش تبلیغ
صبا ویژن























اهل حق

اختلاف بین سید و درویش از آنجا شروع مى شود که یکى از رهبران اهل حق به نام نور على الهى که از خاندان شاه حیاس (ایاز) مى باشد خود را شخصى اصلاح طلب معرفى کرده و به اعمال نظر پرداخته و آن چنان دست به توجیه و تفسیر زده است که نظراتش با هیچ یک از کتاب هاى اهل حق تطابق ندارد. او در واقع بین دو راهى گیر کرده، از یک طرف مى خواهد خود را شیعه و عارف قلمداد کند و از طرف دیگر میل دارد خود را معتقد به فرقه اهل حق معرفى نماید، اما چون مى بیند کتاب هاى این فرقه با عقاید شیعه سازش ندارد در صدد توجیه بر آمده و در استدلالات خود شب را روز و روز را شب مى نمایاند.

وى ادعا مى کند آنچه در کتاب هاى این فرقه نوشته شده به علت بى سوادى نویسندگان اهل حق، مکتوب نبودن و به طور سینه به سینه نقل شدن تحریف شده است. لذا مطالب آنها با روح این مسلک تطابق ندارد.

ایشان بیش از اینکه بخواهد به تطهیر کتاب هاى این فرقه بپردازد، به تطهیر پدرش پرداخته و سخنان او را توجیه کرده است. مثلا مى گوید: اگر کسى اشکال کند چرا پدر شما در شاهنامه حقیقت منصور حلاج را که در قرن چهارم مى زیسته با شمس تبریزى و مولوى که در قرن هفتم مى زیسته اند هم عصر دانسته؟ جواب مى دهد: ایشان به خاطر اینکه سخنانش با کتاب هاى این فرقه اختلاف پیدا نکند، طبق آثار گذشتگان این فرقه چنین گفته والا خود با آن موافق نبوده است.

نور على الهى با این گونه توجیهات مى خواهد اهل حق را مخالف تناسخ، حلول و... معرفى نماید و بگوید ما شیعه اى هستیم همانند سایر شیعیان. حتى ادعا مى کند نماز و روزه را نیز قبول داریم با این حال جمعخانه و نذر نیاز را نیز دنبال مى کنیم. ولى ایشان فراموش کرده اند که: مراسم جمع خانه ونذر و نیاز بر اساس همین افکار تناسخ و حلول و... استوار است و اگر بنا باشد پایه و ستون را منهدم کند سقف نیز فرو مى ریزد. به همین علت اکثر اهل حق با وى به مخالفت برخاسته اند. تا جایى که شصت نفر از سیدها و صاحب نظران اهل حق در تاریخ 17/2/68 در نامه اى 23 صفحه اى خطاب به مقام معظم رهبرى جمهورى اسلامى ایران و ملت ارجمند ایران، کتابهاى نور على الهى و پدرش را کتب ضاله و مکتب او را مکتبى ابداعى و دینى الحادى نامیده اندو از اعترافات شخصى به نام سیاوش نخبه زعیم که قبلا از افراد رده بالاى مکتب نور على بوده و اکنون به مخالفین او پیوسته سود جسته اند(شاید روزی اعترافات تکان دهنده اقای نخبه را بازگو کنم)

در این اطلاعیه سیاوش نخبه زعیم از جادوگرى و کارهاى زشت منافى عفت خود و نور على الهى و شیخ جانى خواهر نور على الهى پرده برداشته و حتى نام زنان و مردانى که با آنان عمل جنسى انجام گرفته، بعضى به صراحت و بعضى به صورت حرف اول نام و شهرت آنان مشخص کرده است. در کل این اطلاعیه بسیار زننده و تکان دهنده است

در پاسخ به اطلاعیه مزبور سید علاء الدین حسینى به نمایندگى از طرفداران نور على الهى که خود را اهل حق هاى مسلمان معرفى مى کنند در تاریخ 17/4/68 اطلاعیه اى 15 صفحه اى خطاب به مقام معظم رهبرى منتشر کردند و در آن اعلام نمودند 60 نفرى که اطلاعیه اى آنچنانى منتشر کرده بودند از پیروان و دوستان شیطان هستند. و مطالبى را از کتاب هاى آنان عنوان کرده اند مبنى بر اینکه آنان مسلمان نیستند، دین خود را دین مستقل مى دانند، نماز و روزه، و حج و کعبه را قبول ندارند معاد را قبول ندارند، تناسخى هستند و شیطان را مقدس مى شمارند. فقاتلوا اولیاء الشیطان ان کید الشیطان کان ضعیفا و با عنوان کردن این آیه حکومت را تحریک و تشویق به جنگیدن با آنان نموده اند.


نوشته شده در پنج شنبه 85/11/26ساعت 7:55 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

با سلام . ضمن تسلیت به مناسبت ایام سوگواری شهادت امام سجاد (ع) و سالروز تخریب قبور ائمه عسکریین
مطالب زیر را خدمت ‏شما عرضه میکنم :

ابو حمزه ثمالی از حضرت امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که فرمود:
چون هنگام وفات حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرا رسید، من را به سینه خود چسبانید و فرمود:
 
پسرم، تو را به چیزی وصیت می کنم که پدرم به هنگام وفاتش به من وصیت کرد.
 او فرمود از ظلم به کسی که بر علیه تو ناصری جز خداوند ندارد بپرهیز و هرگز خود را بر آن آلوده مساز

 


نوشته شده در چهارشنبه 85/11/25ساعت 7:38 صبح توسط علی آبادانی نظرات ( ) |


Design By : Pichak