اهل حق
بی شک خلیل عالی نژاد از نوازندگان زبر دست و محبوب فرقه اهل حق بود. و البته محبوبیت و مقبولیت و ی بعد از کشته شدنش توسط گروه نورعلی الهی دو چندان شده است. چه اهل حق و چه غیر آن هر یک شیفته خصلتی از خلیل شده اند. اما اکنون شخصیت او در معرض تهدید قرار دارد چرا که عده ای معدود در صددند با تقدیس و تعظیم این چهره، به امیال و منافع خویش دست یابند. هر ظرفی، ظرفیتی دارد و استفاده نابجا و بیش از اندازه ، موجب لطمه خوردنش خواهد شد. خلیل عالی نژاد را به اندازه ظرفیتش باید تکریم نمود و زیاده روی در این امر ، به آسیب خوردن شخصیت وی خواهد انجامید. ساخت گنبد برای آرامگاه وی و فوق العاده جلوه دادن نوازندگی در تنبور – در صورتی که کسی منکر زیبایی آثار وی نیست – از جمله همان زیاده روی هاست. افراد زیادی در اهل حق هستند که هم در بی آلایشی منش و هم در هنرمندی و هم در محبوبیت چهره – به طوری که گاه خود خلیل هم شیفته برخی از آنان بوده است – کمتر از خلیل نیستند اگر نگوییم بالاتر و برترند. افراط و تفریط در هر چیزی فساد و پوچی آن چیز را به دنبال خواهد داشت.
دوستان عزیز : خلیل عالی نژاد فردی مثل من و شما بوده ، که زندگی او هم ابعاد مثبت داشته و هم منفی به عنوان مثال یکی از ایراداتی که به وی وارد شده است طرد خانواده اش و سکونت در تهران و سوئد بود که انتقادات بسیاری را بدنبال داشت.بشکلی که در میان خانواده اش نیز مقبولیت نداشت. یک سال از جنایت تروریستی تکفیریون مکتبی، طرفداران نورعلی و فرزند ناخلف و ناپاکش دکتر بهرام الهی گذشت حجتالاسلام عباس صبائی (امام جمعه سابق شهرستان هشتگرد و مؤسس حوزه علمیه این شهر) مردی که عمر خود را صرف هدایت جوانان گمراه شده بدست این متعصبین جاهل کرده بود و در صف اول مبارزه با مکتبیهای بیخرد قرار داشت، در شامگاه 27 خرداد 86 و در شب شهادت حضرت زهرا (سلامالله علیها) بعد از فریضه نماز مغرب و عشاء هنگام مراجعت از مسجد به خانه در شهر هشتگرد به دست منافقان کوردل و طرفداران متعصب فرقه نورعلی الهی که بارها از طرف آنان تهدید به قتل شده بود شربت شهادت را نوشید. گروه مکتب در چارت تشکیلاتی خود شاخه ای دارد به نام شاخه ترور این شاخه از وقتی به وجود آمد که عمه جان شیخ جانی روی کار آمد.این قسمت از این گروه توسط سیستمهای اطلاعاتی برون مرزی هدایت می شود.هر گاه احساس خطر از طرف شخص یا شخصیتی نمودند دست به ترور و حذف اینگونه افراد می زنند. ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (س) را خدمت تمامی شیعیان راستین اهل بیت تسلیت عرض می نمایم مریم مادر عیسی است من خواستم با چنین شیوه ای از فاطمه بگویم باز در مانده ام: خواستم بگویم فاطمه دختر خدیجه ی بزرگ است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه دختر محمد (ص) است. دیدم که فاطمه نیست خواستم بگویم که فاطمه همسر علی است. دیدم که فاطمه نیست خواستم بگویم که فاطمه مادر حسین است . دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که فاطمه مادر زینب است باز دیدم که فاطمه نیست نه این ها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه فاطمه است ( دکتر علی شریعتی) نورعلی الهی اتباع خویش را در خط انهدام اسلام تربیت می کند و می گوید: « این که در اسلام این قدر در مورد نماز و روزه مرسومی سخت گرفته اند برای این است که شعائر دینی از بین نرود و دین باقی بماند و الا برای ما همان حضور قلب با هر زبانی راز و نیاز کردن کافیست» (آثارالحق ج1ص199گفتار699) این گونه کلمات چنان لطمه ای به اساس اعتقادات نا آگاهان از حقایق امور عبادی می زند که وصفش غیر ممکن است در معنا نماز را که در جاههای گوناگون با تا کیدات فراوان در قرآن کریم به آن سفارش شده است و ترکش به عمد و بهر قصدی کفر می آورد را یک سیاست حفاظت از دین می شناساند. مگر دین جز نماز و روزه،حج و جهاد،خمس و زکات و ... است؟! امام خمینی (ره) احیاگر قرآن در قرن حاضر است ایام ارتحال امام خمینی (ره) فرصتی مغتنم برای تبیین پیام انقلاب است ... زبان و عقل من قاصر از بیان حتی یک کلمه... فقط می نشینیم و مینگریم به بزرگیش... نورعلی الهی تمام سعیش بر این است که خود را شیعه معرفی کند، اما نه تنها شیعه نیست بلکه در برخی موارد دقیقا آب بر آسیاب دشمنان شیعه ریخته و آنها را یاری می کند که از این موارد در کتابها و جملات او کم نیست. زیر لوای اهل حق به اهل حق ضربه می زند زیر لوای شیعه به شیعه ضربه می زد و ادعای دین جدید می کند و........ یکی از شعائر شیعیان حضرت علی علیه السلام برگزاری مراسمات عزاداری و پوشیدن لباس سیاه برای حضرات معصومین علیهم السلام است اما متاسفانه نور علی الهی در مورد لباس سیاه و عزاداری اینطور می گوید: رنگ مهم نیست ولی سالک احتیاج به عزاداری ندارد اگر بپوشد نهی نشده یا در عزاداری عمومی بپوشد اشکالی ندارد ولی نه به قصد عزاداری. آثارالحق ج ? صفحه ??? بهتر است اگر کسی ادعای شیعه بودن دارد سری هم به کتابهای روائی شیعه زده باشد و این آدرسها را خوانده باشد و بعدا ادعائی مطرح نماید(وسائل الشیعه ج? صفحه ???-اللهوف صفحه ???-المحاسن برقی ج? صفحه???-مقل ابی مخنف صفحه???). ذکر حقانی از اهل حق سلطان دینم یا علی شاه علی اجرت دعا هنگام مرور کتاب آثارالحق موضوعی توجهم را به خود جلب کرد و آن موضوع اجرتی بود که نورعلی الهی در زمان حیات پدرش ـ در هنگامه شیوع وبا ـ تحت عنوان «نذر» از مردم می گرفت تا بلکه جان آنها را از مرگ برهاند !!! او میگوید: «در زمان پدرم بعد از جنگ بینالملل اول، وبا شیوع پیدا کرد و در اطراف ما تقریباً همه میمردند. من از طرف ایشان مأمور بودم از هر کسی که مایل است چهار قران برای نذر بگیرم و دعایی بدهم شخصی که آن دعا را داشت بدون هیچگونه پرهیزی بین وبازدگان میرفت وبا نمیگرفت»(آثارالحق ج2ص114گفتار334) اکنون سوال این است : آیا محبت اقتضا نمیکرد که نورعلی الهی به هنگام شیوع این بلا و تهدید حیات مردمانی که از تبار و طایفه او هستند یا نیستند بدون آنکه «چهار قران» دریافت دارد ،دعائی داده !تا از مرگ نجات یابند!؟ و او که چهار قران را نداشت تا بدهد یا داشت و نمیداد باید به وبا می مرد؟ چنانکه میگوید «هر کس که مایل» بود چهار قران را میداد، از مرگ رهائی مییافت. جا دارد پرسیده شود این عمل تا چه اندازه با «شعار دینی من اینست که با همه مهربان باشم» سازگاری دارد!؟ و نیز باید گفت دعا ندادن به کسی که چهار قران را نداشته یا دلش نمیخواسته بدهد آیا با این ادعای وی که «در حق عام مردم خیرخواه هستم» منافات ندارد؟! و آیا باید بر این عقیده بود که تأثیر دعا در اجرت گرفتن است!؟ نورعلی الهی میگوید:«پول مرید را گرفتن و برای خود خرج کردن بدترین پولهاست یعنی اگر کسی قوادی و ناموس فروشی کند پولش حلال تر است حال این پول به هر اسم و رسمی باشد». (آثارالحق ج1ص302گفتار998) خواننده تعجب نکند چرا که اینها جملات، قدیس گروهک مکتب !!!حضرت استاد!!!؟؟؟ نورعلی الهی است . پول دعانویسی چیست؟ آیا پول قوادی و ناموس فروشی از پول دعا نویسی هم حلال تر است؟ پرداختن به چنین موضوعی میتواند ما را به تناقضگوئیهای نورعلی الهی که از بیاعتقادی او بهمان قواعد و ضوابط مسلک جیحونآبادی وضع شده است پی برد. اشاره ای به عرفانهای دروغین: به گزارش خبرگزاری فارس، رحیمپور در مراسم اختتامیه همایش علمی «پیامبر اسلام(ص) عرفان و معنویت نو» که عصر دیروز در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد، به عنوان آخرین سخنران این همایش اظهار داشت: هیچ تضمینی برای صحت و حقانیت شهود شخصی هیچ کس وجود ندارد، گفت: بعضیها آرامش اعصاب را با عرفان اشتباه میگیرند و میگویند ما با موسیقی به عرفان میرسیم! در صورتی که موسیقی فقط آرامش اعصاب میآورد و عرفان چیز دیگری است. ما معنویت معیار داریم که من اسم آن را گذاشتهام تجربه معیار. از طریق این تجربه میتوانیم به حقیقت برسیم. به گزارش رجانیوز به نقل از فارس، رحیمپور در مراسم اختتامیه همایش علمی «پیامبر اسلام(ص) عرفان و معنویت نو» که عصر دیروز در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد، به عنوان آخرین سخنران این همایش اظهار داشت: اینقدر مشغول مباحث تئوریک شدهایم که از اصل قضیه که همان معنویت است، دور شدهایم. انقلاب ما انقلاب معنویت بود، ولی اکنون ما در معرض خطر معنویتهای دروغین هستیم. وی افزود: من حدود 15 رخنه را که در نظام معنوی کشور از سوی عرفانهای شرقی و غربی ایجاد شده است، بررسی کردهام. این رخنهها بیشتر در دو دهه اخیر صورت گرفته استادامه مطلب...
پیر بنیامینم یا علی شاه علی
اول علی آخر علی شاه علی
آرامش اعصاب را با عرفان اشتباه گرفتهاند!
Design By : Pichak |