اهل حق
پیر : به اعتقاد اهل حق پیر کسی است که در انجام تشریفات مذهبی دارای سمت خاصی است و مقام او بالاتر از مقام « دلیل» است – پیر سمتی است که از طرف بنیانگذار فرقه تعیین می گردد مثل تعیین «همفتوانه» یعنی رهبران اولیه فرقه ، اولین فردی که به عنوان «پیر» تعیین گردید خدر شاهوی معروف به بنیامین است – این مقام نماینده ای می تواند داشته باشد بنام «پیره» - ملا رکن الدین دمشقی معروف به «پیر موسی» و عالی قلندر معروف به « پیر رنگینه» از جمله پیرهای دیگر این فرقه هستند- «جانشین پیر ازلی» به سیدی از خاندانهای اهل حق اطلاق گردیده است که فعلا سمت پیری دارد. ادامه دارد.... پردیور : در لغت به معنی این طرف پل است - لفظی اوراماناتی است- محل ظهور و فعالیت، زندگی و دفن بنیانگذار فرقه « سلطان سهاک » است - محل اولین شرط و قرار و مدارهای فرقه است – برخی نیز از آن به عنوان « قبله حقانی » یاد نموده اند – این محل فعلا در حوالی « نوسود » روستای شیخان غرب استان کرمانشاه در مرز بین ایران و عراق واقع شده است. بیا و بس : اولین شرط و قرار ( قرار و مدار) در بین سهاک و یارانش می باشد – به معنی قول و قرارهای محکم و ابدی و یا قانون محکم و به عنوان یک عهد قدیمی نیز از آن یاد می کنند. طائفه سان : - طائفه - طائفه سان – یارستان – یارسان – یاری – یاران – علی اللهی – درویش « گورانی » همگی نامهای مختلف اهل حق هستند. ادامه دارد.... چهار قاپی : برخی از افراد این فرقه در این باره گفته اند؛ قاپی اول معرفت، قاپی دوم شریعت، قاپی سوم طریقت، قاپی چهارم حقیقت است و برای هر قاپی از یک سلطان نام می برند. سلطان قاپی اول شاه خوشین، سلطان قاپی دوم مولا علی (ع)، سلطان قاپی سوم شاه فضل، سلطان قاپی چهارم سلطان سهاک است که همگی از رهبران فرقه اهل حق محسوب می شوند. جَوز: نوعی میوه و ثمره درختی است که به آن «پویا» نیز می گویند- شکل بادام دارد- و بر اساس اعتقادات فرقه مذکور باید در مراسم سرسپاری حاضر شود- جوز معطر و خوشبوست و در بین آنها حالت تبرک دارد- «جوز سرشکستن» همان مراسم سرسپاری است. جم: یک اصطلاح گورانی است به معنی جمع می باشد و اصطلاحا به مجموعه ای از «یاران اهل حق» اطلاق می گردد «جم خانه» همان « جمع خانه » است که تنها مکان عبادی در هر شهر و روستای محل سکونت فرقه اهل حق می باشد و به جای مسجد و حسینیه استفاده می شود. ادامه دارد.... تبیین برخی اصطلاحات اهل حق اول آخر یار ، اولم یار آخرم یار: جمله ای است که در زمانها و مکانهای مختلف استعمال می شود مانند موقع ورود به « جم خانه » - هنگام ورود و خروج از مراسم اعیاد و وفات – سر سنگ قبرها تقریبا مترادف « انالله و انا الیه راجعون» استعمال می نمایند. باطن دار: دیده دار، کسی که به مقام مظهریت رسیده و دارای تجلی ذات حق شده است، یا انسان کاملی که به او چراغ – قطب، تکیه دار نیز می گویند، مترادف « اولی الامر» دانسته اند. چسبیده: فردی است که مراحل شریعت،طریقت،و معرفت را مطابق دستورات فرقه طی نموده و به این مسلک ملحق شده باشد. چکیده: فردی است که در خانواده اهل حق متولد شده و به تمام دستورات و آداب مسلک پایبند باشد. ادامه دارد... سالروز تولد صدیقه فاطمه حضرت زهرا (س) و روز مادر بر تمامی مادران جهان مبارک کیست مادر؟ نقشه ایجاد ما کیست مادر؟ بانی بنیاد ما قلب او سرچشمه امید هاست سینه او مشرق خورشیدهاست رمز عشق جاودانی مادر است کیمیای زندگانی مادر است هر چه دارم من همه از مادر است پای تا سر شعله ام زین اخگر است مناجاتی از شهید دکتر چمران خوش دارم از همه چیز وهمه کس ببرم و جز خدا انیس و همراهی نداشته باشم. شواهدی دال بر تروریست بودن مکتب استاد!!!الهی(نور علی) یکی از انحرافات واقعی و سیاسی جریان مکتب که روند رو به رشد تروریست بودن این جریان را تسریع کرد همین ترورها و حملات به مخالفین این جریان بود که با دستور مستقیم رهبران این جریان از جمله نعمت الله جیحون آبادی انجام می گرفت.یکی از فرازهای اعتراف سیاوش نخبه زعیم { مکتبی توبه کرده } به همین بحث ترورها اختصاص یافته است که در آینده نزدیک این نوار را هم برای شما در وبلاگ خواهم گذاشت. اما نکته قابل توجه اینکه گروه مکتب بعد از پخش این اعترافات تمام این اعترافات را به نحو عجولانه ای تکذیب نمود غافل از اینکه در کتاب آثارالحق خود نور علی در یکی از گفتارها به این مسئله و به افراد تروریست اشاره می نماید. حال به گفتار 1781 صفحه 559 آثارالحق گوش کنید بعدا خودتان در مورد ترور امثال خلیل عالی نژاد قضاوت کنید: درویش صفی خان و درویش برقی و درویش اله جلاد واقعی بودند و همیشه منتظر امر حاجی {نعمت الله جیحون آبادی} بودند. قضاوت با خوانندگان این نظر سنجی در وبلاگ اهل حق و آیین یاری صورت گرفته از زمانی که با آثارالحق آشنایی پیدا کرده ام و سعادت یافته ام وبلاگ حاضر را که در راه نشان دادن تحریف حقایق، که افشای بدعتها و شیطنتهای نفس داروغه شیطانی است را تدوین نمایم متوجه شدم که منظور از عدد 366 نام نورعلی میباشد که آقای بهرام الهی در پاورقی آثارالحق به آن اشاره نموده، و به اتباع تفهیم شده است که نوشتن عدد 366 کفایت از بسم الله الرحمن الرحیم می کند.ناگفته نماند اگر عدد 4 را به 366 اضافه کنیم به ابجد شیطان می شود که بیشتر زیبنده نام نورعلی است. نوشتن عدد 366 = نورعلی بر طلیعه نامه ها و یا هر نوشته دیگر نوعی شرک خفی می باشد که آدمی به آن مبتلا می گردد، پس هر کس در هر مقام و منزلتی باشد نوشته اش را به غیر از «بسم الله الرحمن الرحیم» به هر نام و عنوانی شروع کند بر خلاف سنت و سیره عملی پیامبر و معصومین عمل نموده است.
دلیل : فردی است که در انجام تشریفات مذهبی فرقه دارای سمتی خاص بوده ، و معمولا در دو طبقه انتخاب می شود از اولاد « هفتاد و دو پیر» و دیگری از طرف سلطان سهاک و خاندانها ، معروفترین « دلیل» در بین فرقه اهل حق « داوود » است که از او به عنوان « دلیل ازلی» ، « کبود سوار»، و با لهجه محلی « داوو» یاد شده است و یکی از رهبران و مؤسسان فرقه اهل حق می باشد که مقبره او در حوالی ریجاب از توابع کرند غرب و محل زیارت ارادتمندان این فرقه بوده - بسیاری از افراد اهل حق غرب کشور ایران به نام او سوگند یاد می کنند. داوود نزد برخی دون و جامع شیطان معرفی شده است.
یک روز در یکی از کتابفروشی های خیابان پاسداران جهت خرید کتابی رفته بودم جوانی بسیار مودب و با اصالت وارد شده و تقاضای کتاب آثارالحق را کرد، فروشنده آن را به او داد سپس آن جوان به لعن و نفرین بهرام الهی پرداخت.
فروشنده علت را جویا شد او گفت: از ثروت خوبی برخوردارم با خانمی ازدواج کرده ام که از اتباع این گروهک لعنتی است چون من با آنچه اینان بعنوان مکتب مطرح می کنند مخالفم به همسرم دستور طلاق داده اند.
همسر دیوانه ام تقاضای طلاق غیابی کرده ، وقتی از او جویای علت طلاق شدم در جواب به من گفت:
خوش دارم که زمین زیراندازم و آسمان بلند رواندازم باشد و از همه زندگی و تعلقات آن آزاد گردم.
خوش دارم که مجهول وگمنام به سوی زجردیدگان دنیا بروم،در رنج و شکنجه آنها شرکت کنم،همچون سربازی خاکی در میان انقلابیون آفریقا بجنگم تا به درجه شهادت نایل آیم.
خوش دارم که مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد بسپارند،تا حتی قبری را از این زمین اشغال نکنم.
خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد، هیچ کس از غمها ودردهایم آگاهی نداشته باشد، هیچ کس از راز و نیازهای شبانه ام نفهمد، هیچ کس اشکهای سوزانم را در نیمه های شب نبیند، هیچ کس به من محبت نکند ،هیچ کس به من توجه ننماید، جز خدا کسی را نداشته باشم، جز خدا باکسی راز و نیاز نکنم، جز خدا انیسی نداشته باشم ،جز خدا به کسی پناه نبرم.
« نور علی الهی »
Design By : Pichak |