اهل حق
السلام علیکَ یا ابا عَبداللهِ وَ علی الاَرواح الَّتی حَلت بفنآئِکَ از خداوند میخواهیم شناخت امام حسین ( ع ) و فلسفه حرکت عاشورا را به ما بیاموزد تا با درک درست و حقیقی آن حضرت، الگوی خوبی برای آزاد زیستن و آزادگی داشته باشیم.
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود چهره سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابری از ریا می ماند اگر زینب نبود چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان در کویر تفته جا می ماند اگر زینب نبود زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت از طراز نغمه وا می ماند اگر زینب نبود در طلوع داغ اصغر، استخوان اشک سرخ در گلوی چشمها می ماند اگر زینب نبود ذوالجناح داد خواهی ، بی سوار و بی لگام در بیابانها رها می ماند اگر زینب نبود در عبور از بستر تاریخ ، سیل انقلاب پشت کوه فتنه ها می ماند اگر زینب نبود هر جمعه ابرها می آیند، اما زمین هنوز آماده ی باران نیست...!
چه انتظار عجیبی ....تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی .. همه برای ظهورش دعا کنیم قاصدی از طرف حضرت شیخ نامه ای آورد که متن آن نامه بشرح ذیل است: « از طرف استاد از عالم معنی برای آقایانی که اینجا برای تحقیقات آمدند، آن ساعت که شما آمدید من مریض حال بودم، تکان قلب دارم، با اکسیژن زندگی می کردم، ولی چون تا زنده هستم و بتوانم کار معنوی ای که تحویل من است باید کار کنم. شما چه سوالهایی می کنید؟ آنها سوال مناسب نبود، اگر راست می گویید که محقق هستید به این سوالات من پاسخ دهید: اگر شخصی ماشین مطمئنی دارد و در صحرا برخورد می کند به گرگ که دو بچه گرگ دارد باید چکار کند؟ اگر گرگ را بکشد بچه های او یتیم می شوند و اگر او را نکشد ممکن است گرگ جان و مال مردم را بدرد. سالک در این وضعیت باید چکار کند؟ نامه را برای حاضرین خواندیم و پاسخ آن را حضوری گفتیم و سپس جواب نامه را در پشت آن نوشته و برای حضرت شیخ ارسال کردیم. ( قضاوت در مورد این پیام را به خواننده عزیز واگذار میکنم ) شیخ جانی در پاسخ ما در مورد حلول روح حضرت زهرا(س) در ایشان گفتند: من این حرف را قبول ندارم. وقتی نوبت به پاسخ سوال سوم رسید وی با صدای بلند فریاد زد: معنای اشراق چیست؟ اشراق کیست؟ من یک زن بی سواد و نابینا هستم، این حرفها چیه از من می پرسید؟ چیزی از من سوال کنید که می دانم، و با ناراحتی می گفت من معنای اشراق را نمی دانم، در همین هنگام خانم پرستاری که مراقب حضرت شیخ بود و در کنار وی نشسته بود، لبخندی زد و با دستش آرام به پشت حضرت شیخ زد، و مفهوم این عمل این بود که نگو نمیدانم. از حضرت شیخ در مورد نماز سوال شد، گفت: خواب دیدم که نماز بخوانم و مدت یک سال نماز خواندم بعد حضرت استاد (نورعلی) به من گفتند دیگر لازم نیست نماز بخوانی. خانم پرستار جهت توجیه این سخن به ایشان گفت: بله به خاطر کسالت شما بوده، حضرت شیخ از این توجیه ناراحت شد و گفت: خیر، نه به خاطر کسالت، بلکه استاد بمن فرمود: لازم نیست تو نماز بخوانی. پس از پایان این گفتگو به خانه آقای .... (راهنمای ما) که یکی از مریدان حضرت شیخ بود رفتیم، وی با اصرار از ما خواست که برای نهار بمانیم. یکی از دوستان ما خطاب به آن خانم پرستار گفتند: سوالاتی داریم می خواهیم مطرح کنیم و از حضرت شیخ بپرسیم، وی در جواب گفت: اینها عقایدشان را در کتابها نوشته اند. دوست ما گفتند: با توجه به آن کتابها این سوالات برای ما مطرح شده است، سپس ایشان سوالات را مطرح کردند، در این بین ما فکر می کردیم که خانم «ملک جانی» با وخامت حالی که دارد به ما توجه ندارد ولی وقتی سوالات مطرح شد، بلافاصله نیم خیز شد و به متکائی تکیه داد و شروع به پاسخ دادن نمود، و این نشان دهنده این بود که به مسلک و مرام خود اهتمام می ورزد. 4- نظر شما در مورد نماز چیست؟ و آیا خودتان نماز می خوانید؟ حضرت شیخ در پاسخ گفت: ما نظر تازه ای نداریم، مطالب ما همان است که استاد ( نورعلی) در کتابهای خود نوشته اند، در عین حال وی پاسخ داد: تناسخ حرف نادرستی است و ما آن را قبول نداریم. ولادت با سعادت امام موسی کاظم (علیهالسلام) را تبریک و تهنیت میگوییم یکی از دوستانی که مطالب وبلاگ بنده را پیگیری می کنند یک خاطره ای را از دیداری که با شیخ جانی خواهر نورعلی داشته اند را برای من ایمل کردند که برای بنده جالب بود و ضمن تشکر از این دوست عزیز عین آن مطلب را بدون دخل و تصرف در اختیار دوستان قرار میدهم. اهداف و انگیزه های نورعلی از تشکیل مکتب ابداعی در اینکه نورعلی الهی در صدد آن است تا فرقه اهل حق را به شیعه وابسته نماید و برخی باورهای آن را دگرگون کند، احتمالاتی بشرح ذیل می توان برای آن تصور نمود. شهادت سید وسالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) ویاران با وفایش بر تمامی آزاد مردان جهان تسلیت باد گاهی سکوت ، گویاتر از تکلم و فریاد است . گاهی نبودن ، روشن ترین دلیل حضور است . گاهی بقا و زندگی جاودانه را ، با خطی از حماسه و خون نقش می زنند . گاهی ردای سرخ شهادت ، - این جامعه بلند خدایی - یک آیه است ، آیه بودن ! آری ... در قلب نسلها و زمانها ، در پهنه زمین ، اینگونه زنده اند شهیدان !
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت...چه کودکانه سپردیم دل به غصه قسمت...
نه کوششی نه وفایی...فقط نشسته و گوییم..خدا کند که بیایی
من این درسها را می خوانم، اگر دو رکعت نماز بخوانم یا نخوانم برای من چی هست؟ چرا سوالی که به من مربوط است نمی کنید؟ راجع به نماز و روزه سوال می کنید. آیا مرحله عرفان ساده است؟ آیا کوچک است؟ که من ول کنم. ما منکر نماز نیستیم هر کس بخواند خوب است و هر کس نخواند اجبارش نمی کنیم. میدان مرحله عرفان تمام نمی شود، آیا داخل آن نشوم؟ آیا درس عرفان نگیرم؟ نماز یک جزء آن است. آیا من بیایم درس مبتدی بگیرم؟! خواهش می کنم اگر می توانید تحقیقات خوب بکنید. فرمالیته نکنید خدا را خوش نمی آید، این کارها چیه؟ یک عده را می ترسانید که نماز را قبول بکنند یک عده را تکفیر می کنید که فلان کس نماز نمی خواند کافر است. آیا این تحقیقات است که شما می کنید اهل تحقیق باشید نه اهل سفسطه.» ( ظاهرا این پیام معنوی و سروش آسمانی!!! توسط حضرت شیخ املاء شده و بدست آن خانم پرستار نوشته شده بود و برای ما آورده بودند)
از دوست عزیزی که این مطلب را برای بنده ارسال نمودند کمال تشکر را دارم، و از دیگر دوستان( چه موافق چه مخالف ) که مطلب یا نظراتی در مورد این مکتب ابداعی دارند آمادگی خود را برای انتشار در وبلاگ اعلام میدارم.
ما خواسته او را قبول کردیم مشروط به اینکه غذای حاضری بیاورد ( تا از ذبیحه آنها استفاده نکنیم ) مشغول صرف نهار بودیم که قاصدی از طرف حضرت شیخ نامه ای آورد که متن آن نامه بشرح ذیل است:
از طرف استاد از عالم معنی برای آقایانی که.....
ادامه دارد...
سوالات ذیل از خانم مذکور پرسیده شد:
1- نظر شما در مورد تناسخ چیست؟
2- پیروان شما می گویند روح فاطمه زهرا (س) در شما حلول کرده آیا این حرف واقعیت دارد؟
3- از میان دو مکتب اشراق و حکمت کدامیک را قبول دارید؟
سوال دوم برای ما وقتی مطرح شد که در گفتگوهای متعددی که با صاحب نظران این فرقه داشتیم آنها مدعی این قضیه بودند که روح فاطمه زهرا (س) در ایشان حلول کرده، لذا این سوال برای ما مطرح و برای روشن شدن واقعیت این سوال را از خود ایشان کردیم ، وی در پاسخ گفت....
ادامه دارد...
خانم ملک جانی ملقب به (حضرت شیخ) خواهر نورعلی از متنفذان فرقه نورعلی الهی و ساکن روستای جیحون آباد بوده است. محل سکونت وی در بالای روستا و مشرف بر سایر خانه های روستا واقع شده است که حیاطی است وسیع و گسترده و در اطراف آن درختان جنگلی با ارتفاع بلند دیده می شود، در قسمت راست حیاط آشپزخانه بزرگی بود که چند نفر مرد و زن در آن مشغول آشپزی بودند و در قسمت عقب حیاط در سمت راست جمخانه وسیع و مجهزی است که محل برگزاری مراسم مذهبی پیروان این فرقه اهل حق است، محل سکونت حضرت شیخ ( خانم ملک جانی) در مجاورت این جمخانه واقع شده بود.
ابتدا به ما اجازه ملاقات داده نمی شد ولی پس از اصرار پذیرفتند که با ایشان ملاقات کنیمف وقتی وارد خانه شدیم زن بسیار فرتوتی را دیدیم که در بستر بیماری افتاده بود و تمام بدنش متشنج و لرزان بود، ماکس اکسیژن به صورتش زده بودند و با اکسیژن تنفس می کرد.
خانم تحصیل کرده ای بر بالین او نشسته بود که که از وی پرستاری می کرد که بعداً متوجه شدیم او را از تهران برای پرستاری و مراقبت از حضرت شیخ به آنجا اورده اند. پس از اینکه نشستیم، خانم پرستار ضمن سؤالات متعددی، جویای این بود که ما از کجا و از چه نهادی آمده ایم؟...
ادامه دارد....
2- برخی از صاحب نظران عقیده دارند که اقدامات نورعلی ریشه در فراماسونری( و تشکیلات آن) دارد و می خواهد با بوجود آوردن مسلک تصنعی، از این راه همچون فرقه های وهابی و بهائی ، اسلام اصیل و واقعی را تضعیف کند.
شواهدی نیز وجود دارد که این حرکت در حال حاضر از خارج از کشور هدایت و حمایت می شود؛ از جمله ادعای برخی از سران اهل حق مانند خلیل عالی نژاد مبنی بر سرسپردگی این فرقه به بیگانگان.
Design By : Pichak |