سفارش تبلیغ
صبا ویژن























اهل حق

                           دین ابداعی یا وسوسه شیطانی

نخست می‌بایست کسی که «دین ابداعی» را در مقابل ادیان الهی قرار داده، و ما می‌گوییم شیطان است (نورعلی)، شناخته‌ شود و به این پرسش پاسخ داده شود که به چه اعتبار «دین ابداعی» آور شیطان می‌باشد؟! شیخ صدوق در وسائل‌الشیعه کتاب جهاد با نفس باب 72 توبه از امام صادق روایت جالبی نقل می‌کند که در روزگاران پیشین مردی درصدد برآمد تا هزینه زندگیش را از راه حلال بدست آورد برخلاف انتظار به مقصود خود دسترسی پیدا نکرد پس از آن درصدد برآمد تا زندگیش را از راه حرام اداره کند در این رابطه هر چه بیشتر کوشش کرد کمتر به مقصود خود رسید در این راستا شیطان در برابر او مجسم شد و خطاب به او گفت: «آیا می‌خواهی تو را به کاری دعوت کنم که هم دنیایت رو به فراخی گذارد و هم پیروانت روزافزون شوند؟ آن مرد گفت آری! شیطان گفت: دینی را ابداع کن و مردم را به گرویدن به آن دین دعوت نما، آن مرد، به دستور شیطان دینی را اختراع کرد و مردم را به پذیرش آن دعوت نمود...» پس او که دینی را ابداع می‌کند یا شیطان به شمار می‌رود و یا دستور گیرنده از شیطان است.

در جامعه به هر کسی که افرادی را به ضلالت بکشاند و جامعه را به سقوط آورد نام شیطان اطلاق می‌شود که به اعتبار گفته‌های آقای نورعلی الهی هر کس مثل ایشان دینی ابداع کند چون انسانی است که از امر مطاع الهی تمرد نموده و امت را به بیراهه کشانده بدون تردید «شی‌تن» همان شیطان بر او مستولی گردیده و در حقیقت نمائی از شیطنت‌های شیطان بشمار می‌رود.

و اما درباره «دین ابداعی» همانطور که در شروع بحث اشاره کردم همو که به قول نورعلی می‌تواند «انسان را بکوبد و غافل کند و به راه بد ببرد این همان شیطان» به تعبیر نورعلی «شی‌تن» است و در جامعه به هر کسی که فرد را به ضلالت بکشاند و جامعه توحیدی را در مقابل انحرافات فکری اعتقادی خویش دچار دشواری‌ها و مشکلاتی کند نظیر آورندگان مسلک‌های ابداعی مانند نورعلی الهی، شیطان اطلاق می‌شود.

ادامه دارد.....


نوشته شده در دوشنبه 86/7/30ساعت 12:2 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

خدا عذابش را دو چندان کند

سالگرد مرگ بدعت گزاری شیطان صفت

نورعلی الهی در ساعت11 صبح روزشنبه 27 مهرماه سال 1353شمسی در تهران مرد وافسار مریدان بی مغز خود را به چنگال دست آموز دوران حیات خود،یعنی بهرام پسر بزرگ خود سپرد و روح شیطانیش به سوی عذاب الهی رفت.

حضرت علی (ع)سرچشمه بدعت را پیروی از هوسهای آلوده و احکام و قوانین مجعول معرفی می کند که با قوانین خدا مخالف است و عده ای بر خلاف آیین حق از آن حمایت می کنند.

دو انگیزه مهم شخص بدعت گزار برای ایجاد دین ابداعی

ا-هوی و هوس و تمایلات خود محورانه.

توضیح:به راستی کدام اصل و قانون را می توان سراغ گرفت که در برابر خود خواهی های خود محوران دوام آورد و ساقط نگردد؟ انان فقط خود را می بینند و عظمت پوشالین و ساختگی خویش را چیزی غیر از خود را قبول ندارند و در هیچ قلمرو و محدوده ای جز فضای ساختگی خویش،سیر نمی کنند. وصد البته با تحمیل این بدعتهای بی منطق،گاه موقعیتهای جعلی اجتماعی نیز برای خود می سازند.

2-جهل و بی اطلاعی شخص بدعت گزار.

توضیح:بدعت اظهار شده توسط یک فرد معمولی هر گز تثبیت نخواهد شد و کسی نیست که آن بدعت را بپذیرد مگر کسانی که با دین و سرنوشت مردم بازی کنند و با تکیه به پول و مقام و قدرت،دیگران را(به ویژه افراد معمولی جامعه)تحت تأثیر القاعات خویش قرار دهند.

البته در کنار هر بدعت گزار عده ای هم هستند که حق و حقیقت را رها کرده و در پی اهداف شیطانی آورندگان«دین ابداعی»که بر جائی استوار نیست می دوند تا به ضلالت آباد هوی نفس امثال نورعلی الهی برسند.

در پایان باید عرض کنم؛آنان که «دین ابداعی»آورده اند یعنی در مقابل دین خدا،ساخته خود را دین خوانده و گفته اند:«آنچه اسمش را دین بگذارند همین است که من گفته ام»(آثارالحق ج1ص2گفتار42)و در مقابل خاتم پیامبران حضرت محمد(ص)که آخرین دین آسمانی را به بندگان خدا ابلاغ نموده مرام خود را آخرین دین بداند و بگوید:«مرام ما آخرین مرام است»(آثارالحق ج1ص12گفتار15)هم نقض رسالت نبی اکرم را نموده و هم انکار خاتمیت کرده است و هم چون دین ابداعی آورده بدعتگزار می باشد و به استناد کلام مولا علی(ع)از مؤمنین محسوب نمی شود بلکه در این انکارها در زمره منکرین مبدأ و معاد و نبوت بشمار می رود هر چند که به مصلحت مدعی اسلام و تشیع هم شده باشد.

حضرت علی (ع)می فرماید:«هر کس به سوی صاحب بدعتی رود و او را احترام کند،بی شک به سوی نابودی اسلام گام برداشته است».

 

 

لعنت خدا بر بدعت کزار


نوشته شده در پنج شنبه 86/7/26ساعت 5:17 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

                                     هشدار به اهل حق

مدتیست چند تن از بستگان و دوستان اینجانب که در صحنه و گره بان ساکن هستند خبرهای تاسف آوری از فعالیت بهائیان در مناطق اهل حق نشین به این جانب داده اند.

بهائیان ازسادگی و اعتقادات اهل حق سوء استفاده کرده و به شدت به تبلیغ بهاییت پرداخته اند.

آنان ازمظهریت(یکی از عقائد اهل حق)استفاده کرده وشروع به تبلیغ بهاییت کرده اند بدین شکل که باب را مظهرظهوربنیامین دانسته واسم اوسید علی محمد فرزند آقا سید محمد رضا تاجر معروف شیرازی بوده و بعد از اظهار امر به نامهای باب،نقطه اولی،رب اعلی و حضرت اعلی معروف شده و با توجه به بشارات و مواعید مندرجه در دفاترو کلامهای اهل حق می باشد  ظهور بنیامین که مورد انتظار جامعه اهل حق است را همان ظهورباب دانسته که به کرات در دفتروکلام اشاره به این نام شده و از کلمه قایی که ترجمه باب و نقطه که اشاره به نقطه اولی است نیز نام برده شده.

در دفاتر اهل حق بطور کلی اسم مبارک حسین زیاد ذکر شده که بهائیان با مختصر توجیهی آن را اینگونه به نفع خود مصادره کرده اند که منظورمظهرظهور کلی الهی است که در دون آخری و در جامه بشری بنام حسین ظاهر خواهد شد و با شواهدی معلوم می گردد صاحب این نام همان بهاءالله است که نامش میرزا حسینعلی بوده است.

البته طبق برداشتهایی که از دفاتر و کلامهای اهل حق شده منظور تمامی مظهریات و تجلیات در دالاهورا نیزبه باب رسانده اند.


نوشته شده در یکشنبه 86/7/22ساعت 8:13 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

عید فطر مبارک

عید سعید فطر،
جشن خدا پرستی،
عید آسودگی 
از آتش غفلت و رهیدگی
از زنجیر نفس، بر میهمانان

خداوند مبارک باد


نوشته شده در شنبه 86/7/21ساعت 9:54 صبح توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

زکات فطره،سرانه

در بین بعضی افراد فرقه اهل حق وجوه مختلفی به مناسبت ایام روزه داری(سه روز روزه)وعید«یاری»(عیدی که بعد از سه روز روزه اعلام می کنند)به نام«سرانه یاری»یا«سرفطر یاری»ویا«نظر ثبت اعمال»به خاندان«پیر»و«دلیل»پرداخت می شود.

مقدار فطره

بعضی افراد اهل حق می نویسند:«برای هر نفر روزه بگیر یک خروس ویک مَن برنج با سایر مراسم به صرف نذری مقرر گردیده است،بر مریدان است که در این ایام سرانه خود را که سر فطرباشد از قرار هر نفر سه شاهی نقره سابق به حضور پیر و دلیل ببرد».

بعضی دیگر از افراد در مورد سرانه و تقسیم آن بین پیر و دلیل چنین گفته اند:

در آن عید شاهی به صلح و سبیل           سرانه دهند مر به پیر و دلیل

به هر سال باید سری سه هزار               به پیر و دلیل هم دهند زین قرار

دوتا مال پیر و یکی بر دلیل               دهند دایم از امر ربّ جلیل(شاهنامه حقیقت ص196)

بعد در جای دیگر می گوید:

دلیل داوود است پیر روح الامین                  به آنها رسد هر که بُد جانشین

بنا براین فعلا که داوود به عنوان «دلیل» و روح الامین یا بنیامین به عنوان «پیر» وجود خارجی ندارند سر فطر را به خاندانهای آنها می دهند،اگر چه خاندان آنها هم وجود ندارد و کسی مدعی نیست از اولاد داوود و یا بنیامین است بنابراین بزرگان محلی فرقه این وجوهات را تصرف و مصرف می کنند.البته برخی افراد اهل حق به آن پایبند نیستند و چنین مقرراتی را ساخته و پرداخته مرشدان و سادات و«کاکیهای»فرقه می دانند.

سر فطری یا زکاتی مقرر این سه روز روزه هیچ منشأ شرعی نداشته و در شرع مقدس اسلام چنین زکاتی وجود ندارد و رهبران و مرشدان نمی توانند عبادتی را وضع نمایند،وضع قوانین و مقررات شرعی باید پایه و ریشه وحیانی و یا بر اساس روایتی صریح باشد که در این مورد هیچ آیه و روایتی نداریم.

 


نوشته شده در شنبه 86/7/21ساعت 12:42 صبح توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

نظریه ما

آنچه مشهود است، آن است که این سه روز روزه در بین فرقه اهل حق مرسوم و مشهور است اگرچه بسیاری عملا پایبند به آن نیستند و تنها در مقامی که با بقیه مسلمانان مواجه می‌شوند و در جواب این سؤال که چرا اهل روزه نیستند؟ جواب می‌دهند: ما فقط سه روز روزه می‌گیریم، بیشتر این سه روز روزه به خاطر اینکه در مقابل بقیه مسلمان‌ها بی‌جواب نباشند اعلام پایبندی می‌نمایند والا پایبند عملی و عمیق به آن مشاهده نشده است اگرچه ممکن است بیشتر به زکات سرانه پیوست آن، پایبند باشند بنابراین در بین فرقه سه روز روزه مشهور و مرسوم بوده و بحثی در وجود چنین چیزی نیست.

منشأ جعل روزه

همان‌گونه که در بین فرقه مشهور است و برخی نوشته‌های منسوب به آنها حکایت دارد بر فرض صحت نقل قول‌ها (زیرا دلیلی بر صحت این نقل قول‌ها وجود ندارد). این سه روز روزه به نیت مرّ نو باشد و یا به نیت قوالطاس و یا جمعاً شش روز باشد و یا کمتر، منشأ آن شکرگزاری به خاطر نجات سلطان سهاک و یا عفو برخی افراد این فرقه از گرفتاری (رفع گرفتاری از چنگ دشمن یا برف) بوده است و چنین شکرگزاری برای رفع گرفتاری و یا مشمول عفو شدن و برخورداری از نعمت و سلامت، ممکن است به صورت گرفتن روزه مستحبی آن هم با رعایت احکام روزه در اسلام مثل رعایت اذان صبح و غروب، طهارت، امساک و نیت و برای آن اشخاص مشمول عفو واجب عمل کنند آن هم بر تمام اشخاص در تمام اعصار و بدون رعایت احکام روزه در اسلام، هیچ منشأ شرعی وحیانی نداشته بلکه از مصادیق بارز و روشن بدعت‌گذاری است و دلایل ذیل چنین عبادت واجبی را مردود می‌شمارد.

درسراسر قرآن کریم که نگاه کنیم اشاره ای به چنین عبادت واجبی نشده و تا کنون نیز هیچ مفسری از مفسران جهان اسلام و از مذاهب مختلف،چنین عمل واجب با آن وقت معین و آن شرایط بخصوص را نفهمیده اند بلکه آیات قرآن کریم وجوب روزه،ایام معدود آن،و عذرهای ترک آن و کفاره ترک و ماهی که سراسر آن باید روزه گرفت را تعیین فرموده است.

«یا ایهاالذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»(سوره بقره آیه183)

حال این فرقه هم اگر پایبند به احکام قرآن کریم هستند(کما اینکه برخی از آنها روزه ماه رمضان را می گیرند و هیچ تقید و تعهدی هم به سه روز روزه ندارند)یک آیه را مبنی بر تایید سه روز روزه بیاورند؟ و یا به ما بگویند کدام مفسر معتبر منکر سی روز روزه ماه مبارک رمضان بوده و یا سه روز روزه را تایید نموده است؟

یاعلی مددی

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 86/7/19ساعت 2:35 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

نظرعلی جناب یکی از رهبران اهل حق در شعر خود، دوازده وظیفه برای مراسم روزه مرنوی لازم می‌داند که برخی از آنها را می‌آوریم.

1- روزه حقیقت (سه روز)

2- پاکی تن و لباس

3- غسل روزه

4- اطعام طعام به اهل حق‌ها (ده نفر)

 5- قربانی کردن گوسفند و در صورت امکان و الا خروس همراه با برنج.

6-ده سیر برنج در ازای هر فرد از خانواده به فقیر باید داد.

7- کلوچه رزبار درست کردن (با آرد و گوشت و مرغ).

8- خدمت به میراسکندر.

9-خدمت به اسفندیار خادم.

در اینجا عین اشعار نظرعلی جناب را می‌آورم:

هر که داخل در این طریقت شد                فرض روزه حقیقت شد

گرچه تطهیر باطن است                        نخست هم به ظاهر آب باید شست

روزه بود سه روز تمام                           طعام از اناث و ذکور و خرد و کبیر

ده بیاران در این سه روز                        نهمین کلوچه رزبار آنکه رانده

دهم از بارمایه این کلوچه آرد                 بود فرض به هر تنی ده سیر

هر چه این خوان نکوتر بهتر                   گوسفند و خروس فربه‌تر

نذرها و زمان آن

ایام روزه ایامی است که هیجده روز (به قولی یازده روز) از اول زمستان گذشته باشد گوسفند یا قوچ باید یک رنگ و بی‌عیب و نر باشد و خروس اگر پرهایش چند رنگ باشد عیب ندارد.

مغز بادام و پولی نیز نیاز کنند، پولی که با نیاز منضم کنند به سید خاندان تقدیم می‌گردد و سر نیاز نامیده می‌شود.

جشن یاران همه سال در اول فصل زمستان (دهه دوم) شروع می‌شود و جشن شاه خوشین دوازده شب است.

ادامه دارد....


نوشته شده در سه شنبه 86/7/17ساعت 11:27 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

بدعتهایی دیگر از نورعلی الهی

«حتی در زمان حضرت رسول(ص)آن سه روز ایام غار ثور را ارتباط می دهند به این موضوع.در زمان ائمه هم با یاران خاص الخاص همان طورکه اسرار گفته می شد این هم گفته می شد واین سه روز روزه بجا آورده می شد تا می رسد به زمان سلطان اسحاق که موسس رشته اهل حق است»

«این سه روز روزه از اول آدم بوده ودر هر دوره ای به نحوی ......روزه ایام البیض برابر سی روز است»

«فعلا آن سه شبانه روز در شش روز گرفته می شود.سه روزمرنوی واجب است وسه روزبعدی مستحب است.روزه مستحبی را بعضی نمی گیرند و آن را روزه قول طاسی می نامند»

«ماه رمضان کاری به فصل ندارد و دستور صریح قران است....در واقع آن ایام البیض حقیقی همین سه روزه مرنوی است که حضرت سلطان با فصل تطبیقش داده و فرموده:بیاییم این روزه معهود همیشگی مان را بگیریم»(آثارالحق ج2ص331-328)

نورعلی الهی که معمولا سعی می کند برای بدعتهای اهل حقها،جواز شرعی درست کند سه روزغار مرنوی را تطبیق بر ایام البیض می کندحال انکه روزه این سه روز اختیاری است نه واجب و همچنین سه روزی که پیامبر(ص)درغار ثور بودند ارتباط به سه روزغارمرنوی سلطان اسحاق می دهد. زیرا پیامبر(ص)در سال اول هجرت به غار ثور رفتند ولی سلطان اسحاق در قرن هفتم هجری زندگی می کرده است.و هیچ مسلمانی نشنیده که پیامبر(ص)به کسی بگوید،این سه روز را روزه بگیرد.

البته نورعلی الهی این ایام البیض سلطان اسحاق را ایام البیض مخصوصی می داند که سلطان اسحاق خواسته همیشه این سه روز را روزه بگیرند که این نوعی بدعت در دین است.

قابل ذکر است که خاندان آتش بگی این روزه را به جا نیاورده،ولی طبخ برنج و خروس و اطعام را بجا می آورند.

ادامه دارد......

 


نوشته شده در جمعه 86/7/13ساعت 4:5 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

نیت و دعای روزه نزد اهل حق

در بعضی از نوشته های اهل حق در مورد نیت روزه آمده است:

نیت روزه مرنوی:روزه می گیرم روزه پادشاهی،از لوح تا قلم،از گاو تا ماهی،به شرط اقرار بنای پشتان،بنای دعوت پادشاهی به حکم عزیز خاوندگار.(مجموعه رسائل و اشعار اهل حق ص198)

نیت روزه قولطاس:سه روز روزه می گیرم به عشق یاران قولطاس،از ما گرفتن از حق قبول کردن،اول یار آخر یار،اول آخر عزیز شاه خاوندگار.( مجموعه رسائل و اشعار اهل حق ص115)

ادامه دارد....


نوشته شده در چهارشنبه 86/7/11ساعت 5:27 صبح توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

ایام سوگواری مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی (ع) راتسلیت می گویم وهمراه با شما دست بردعا وثنا برمیدارم که این شبها شب وصال است .التماس دعا

 در این شبها ما رو هم فراموش نکنید

زمانی که به دهه آخر ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم و به یاد شب قدر می افتیم و آیات سوره قدر را مرور می کنیم، بار دیگر با پرسش هر ساله خداوند از انسان روبرو می شویم که: تو چه دانی که شب قدر چیست؟ شاید به جرئت بتوان گفت که این پرسش آسمانی ترین پرسشهای قرآن کریم باشد که تا ابد پاسخ می طلبد و انسان را به تفکر در باب غیب وامی دارد. و خداوند خود در ادامه آیه پاسخ آن را واضح ساخته است.
از دل این پرسش خداوند پرسشهای بسیار دیگری متولد شده اند که آنها نیز پاسخ می طلبند.

شب قدر یاران قدر شناسی از قدر فاطمه(س) است


نوشته شده در یکشنبه 86/7/8ساعت 6:21 عصر توسط علی آبادانی نظرات ( ) |

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

Design By : Pichak