اهل حق
بیاعتبارنمودن کلام سلطان اسحاق یکی از کارهای مهم سلطان اسحاق در کنار بوجود آوردن آداب و سنن اهل حق، تدوین کتاب «سرانجام» بود که دارای شش جزء یا شش بخش به نامهای: «دوره هفتوانه»، «بارگه بارگه»، «گلیم و کو»، «دوره چهلتن»، «دوره عابدین»، «خرده سرانجام» است و به صورت شعر هجائی گورانی بیان شده، و نزد خاندانهای اهل حق به لحاظ انتسابش به سلطان اسحاق از جمله مقدسات میباشد. جای سؤال دارد نورعلی الهی با تمام سعی و کوششی که نموده است تا خود را اهل حق بشناساند به چه علت نسبت به مقدسترین کتاب نزد اهل حق بیحرمتی روا داشته آن هم در حد بیاعتبار جلوه دادن آن؟ مینویسند: «فرمایشات منتسبه به سلطان اسحاق مؤسس مسلک اهل حق و یاران مقرب زمان ایشان، همچنین بزرگان قبل از ایشان، معروف به کلام سرانجام یا کلام خزانه که گویند حجیت دارد» در این اعتقاد نورعلی به «سرانجام» موضوع حساس و مهم «گویند حجیت دارد» جلب توجه مینماید یعنی من به حجیت آن اعتقاد ندارم بلکه فقط چون شهرت یافته معتقدم و در جایی حتی آقای بهرام الهی، هم تأیید نموده مینویسد: «حضرت استاد قدیمیترین نسخ کلامهای اهل حق را که به حقیقت نزدیکترند». جای دیگر برای این که عمل خویش را اصلاح کرده باشد و تقریبا طبقه روشنفکر اهل حق را جذب کند مسئله چاپ را مطرح کرده میگوید: «اما کلامها و دستورات ما چون چاپ نشدهاند هزاران تحریف و تحذیف در آنها شده است» اگر به راستی بر این عقیده است که «کلامهای اهل حق چیزی خارج از قرآن نگفتهاند» و یا بر فرض محال «سرانجام عین قرآن است» همان طور که قبل از صنعت چاپ قرآن از تحریف و تحذیف مصون مانده میباید «کلامها» و «سرانجام» هم مصون مانده باشد. علاوه با این بیاعتباری که برای کتب مقدسه اهل حق قائل شده است چطور مدعی میشود «سرانجام» تحریف و تحذیف شده «عین قرآن» میباشد؟!! بنده در جای خودش خواهم گفت نورعلی با گفتن چنین مطالبی که مورد پذیرش اهل حق و مسلمین نیست، چه منظوری را دنبال میکرده است. ادامه دارد......
Design By : Pichak |