• وبلاگ : اهل حق
  • يادداشت : پسري كه پدر را كشت
  • نظرات : 4 خصوصي ، 4 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    مناظره بين چند اهل حق راه يافته ونيافته

    شما هم به ما بپيونديد

    "تو خبيلي بيخودكردي كه درموردمسلك اهل حق نظردادي توخودت جزءخوارج هستي وحالا سنگ دفاع ازحضرت علي (ع) رابه سينه مي زني"

    اين مطلب را يک دوست عزيزبنام آقاي شاهين که محب حضرت امير هستند .براي اينجانب ارسال داشته اند . ضمن تشکر از ايشان به عرض دوستان مي رسانم.

    " من وتو هستيم پس حق داريم در مورد همه چيزابراز نظرکنيم ".

    من اهل حق زاده و اهل حق جدا شده ازاين مسلک هستم و دوست دارم با توجه به اين که فاميل وخانواده ام اهل حق آتش بيگي هستند.وازاين خاندان سخنان متضاد با عقل وقران واحاديث اهل بيت (ع)مي شنوم برخود واجب مي دانم اين افکار را بي پرده وبدوراز جنجال به تبادل انديشه با دوستان بنشينم تا حق از باطل جدا شده و از تاريکي به نور هدايت شويم..وبعضي چون مسلک اهل حق را رها کردند ودانش لازم را نداشته يا به مذهب حقه شيعه کم لطف بوده ويا کلا بي دين شده وافرادي کمي چون من به مطالعه وبررسي پرداخته به لطف ولايت حضرت امير (ع)ِ حق را از نا حق تشخيص داده وبا جان ودل به ولايت حضرت امام محمد بن حسن عسگري (ع)ايمان آورده و لعن دشمنان ايشان نموده. چه روز ها براي کسب اطلاعات درمورد اهل حق در کتابخانه ها وکتاب فروشي ها صرف کردم تا به هزار سوال بي جواب خود جوابي مناسب پيدا کنم شروع به خواندن کتاب هاي برهان اهل حق وسرسپردگان ومجموعه رسائل اهل حق وآيين ياري واهل حق چه ميگويد وپيروان عشق علي (ع) وسرانجام وخاکسار واهل حق ومشعشعيان و دوره هفتنان وشاهنامه حقيقت.......... وديدار با آقايان حبيبي وطبيبي و داود موحدي و سيد احمد حسيني.............. نمودم . سخنان ومطالب کتب مرا قانع نکردو بر آن شدم به اصل و ريشه اعتقاداتم روآورم و با توسل به ولايت مطلقه حضرت امير وبي بي دو عالم حضرت فاطمه ازفرقه آتش بيگي جدا شده و رخت درمسجد و ميخانه علوي پهن کردم.سپس شروع بخواندن کتب اصيل شيعه نمودم هرچه بيشتر مي خواندم بيشتر تشنه مي شدم وبيشتر احساس نجات ميکردم و تاسف ميخورم که عمر خود را در جم خانه ودر مذهب شرک........ تلف کردم