• وبلاگ : اهل حق
  • يادداشت : مظهريت و ذات مهمان بازي نورعلي2
  • نظرات : 3 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ما اينجور مسلمان و روحاني هستي 
    ميزان نيوز: دکتر ابراهيم يزدي دبير کل نهضت آزادي ايران در سالگرد انقلاب اسلامي در فيلم کوتاهي در خلال بيان خاطراتش مطالب جديدي را از اعدام هويدا مطرح کرده است.
    وي در اين فيلم مي گويد: وقتي هويدا را از پادگان جمشيديه به مدرسه ي رفاه آوردند به من گفت که فلاني من حرف هاي زيادي دارم که بايد بزنم. اين خيلي طبيعي بود فردي که 14 سال نخست وزيري يک نظام را کرده است اطلاعات بسيار گسترده اي از درون نظام داشته باشد. پيش فرض من اين است که مي خواست راجع به نظام گذشته حرف بزند.
    من با توجه به اين که اطرافيان شاه يک عداوت خاصي با هويدا پيدا کرده بودند و به همين دليل او را به زندان انداخته بودند نگران بودم که در آن اتاقي که همه ي فرماندهان نظام قبل در آن بودند او را در آن اتاق خفه اش بکنند.
    بنابراين من در مدرسه ي رفاه يک اتاق ديگري را ترتيب دادم که هويدا را آن جا تنها نگهداري کنند. من به آقاي خميني گفتم که هويدا اسرار زيادي دارد. زماني مي شود که ما مي گفتيم خاندان پهلوي فاسد بودند و روابط کثيفي داشتند، خب ما مخالف بوديم و مي توانستيم هر حرفي را بزنيم. اما نخست وزيري که 14 سال مسئول بود است مي خواهد حرف بزند .بايد بگذاريم حرفش را بزند. آقاي خميني پيشنهاد من را پذيرفت. به خلخالي گفت همان جور که فلاني مي گويد عمل کنيد.
    دکتر يزدي در جواب سوالي در مورد نحوه ي اعدام هويدا مي گويد: هنگامي که هويدا شروع کرد که بگويد در دوران 14 ساله زمامداري او به عنوان نخست وزير شاه چه اتفاقاتي افتاده است و خاطراتش را بيان بکند، رييس جلسه به دادگاه تنفسي کوتاه مي دهد. موقعي که هويدا به راهروي دادگاه مي آيد يکي از آقايان روحاني که آن جا بوده و من مايل نيستم الان اسم او را ببرم در راهرو با هفت تير کمري خودش او را مي کشد. بدين ترتيب آقاي هويدا را مي برند روي صندلي اش مي نشانند و عکس بر مي دارند و حکم اعدامش را برايش قرائت مي کنند و بعد مي برند. اصلا چنين چيزي نبود که اعدامش بکنند.
    دکتر يزدي در ادامه با تاسف از اين که با مرگ زود هنگام هويدا مملکت ما را از يک سري حقايق تاريخي اش محروم کردند بيان مي دارد: اگر هويدا سخن مي گفت به نفع چه کسي و به ضرر چه کساني بود!؟ قطعا اگر هويدا مجال پيدا مي کرد که سخن بگويد سخنانش به نفع شاه و اطرافيان حاکم او نبود. بنابراين من اين احتمال را مردود نمي دانم که کساني که نفوذ کرده بودند در آن جا براي آن که هويدا حرف و سخني نگويد به دست آن فرد او را کشتند. تا در همين جا پرونده مختومه بشود. هويدا به اين ترتيب کشته شد.