وبلاگ :
اهل حق
يادداشت :
سلام بر حسين و لعنت بر يزيد و يزيديان
نظرات :
0
خصوصي ،
25
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
آرام
ديدم در آن کويردرختي غريب را
محروم از نوازش ِ يک سنگِ رهگذر
تنها نشسته اي ٬
بي برگ وبار٬ زير نفسهاي آفتاب
درالتهاب ٬
درانتظار قطره باران
درآرزوي آب .
ابري رسيد ٬
ـ چهره درخت از شعف شکفت
دلشاد گشت و گفت :
« اي ابر٬ اي بشارت باران!
« آيا دلِ سياه تو از آهِ من بسوخت؟!
غريد تيره ابر٬
برقي جهيد و چوبِ درختِ کهن
بسوخت !
حميدمصدق
ممنون كه سر زدي