من يك چيز مي دانم و آن اين است
حق است كه مي ماند!!!!
و حقيقت است كه آخر چشمان آنان را كه سعي در لا پوشوني و بي حرمت گردن حق و حقيقت طلبان دارند مي زند... و در برابر اعتقادات خودشان که فکر مي کنند درست است هم شرمنده مي کند...
دوست من
براي شما دعا مي كنم... كه خدا شما را به راه راست هدايت كند
و قلبتان را به ديده نور روشن گرداند...
افترا و تهمت و توهين جز اينکه از ارزش شما و شان خودتون در برابر خودتو ن کم کنه چيز ديگه اي نداره
براي من و امثال من و حتي انانکه هيچ چيزي نمي دانند کاري ندارد... مي توانيم... برويم...تحقيق کنيم و بخوانيم... و حقيقت را پيدا کنيم....
حتي منتقدان دانا و بصير هم اينگونه با بي حرمت کردن انانکه نقدشان مي کنند سعي در مطرح کردن خود ندارند...
دنياي امروز دنياي علم و تکنولوژي هست... و هر کس که بخواهد آگاه شود کافيست که تعصبات کور و دگم خود را کنار بگارد و باديده باز و با دلي که تشنه حقيقت است به دنيال واقعيت هر موضوعي برود...
خداوند به آناني که با صميم قلب به دنبال او هستند بلاخره واقعيت را نشان خوهد داد...
اميدوارم که قلبتون آروم بگيره و خداوند به شما کمک کنه تا عقده ها و حقارتهاتون رو ببينيد و بپذيريد که پذيرفتن آغاز تغيير است.... و سعي کنيد از آن پس که انساني بهتر از ديروز باشيد... چون با کوچک کردن انسانها بزرگ...با کلام و دشنام... چيزي از انها کم نخواهد شد... و شما بزرگ نمي شويد...
عيسي مسيح بر صليب هنگاميکه به دار مي آويختندش فرمود: خداوندا اينانکه اينگونه مرا به صليب مي کشند و تاج خوار بر سرم مي نهند را بيامرز و روحشان را با نور ايمانت روشن کن....اينها را ببخش... چرا که نمي دانند چه مي گويند و چه مي کنند...اگر مي دانستند که نمي کردند...
زنده شود و زنده بمانيد
اين آرزوي من است
باي