بين گروه‌هاي اهل حق خصوصا سران آنها هميشه اختلاف و درگيري وجود داشته و دارد و هر گروه خود را اهل حق راستين و اصيل معرفي مي‌کند و ديگري را خارج و يا حداقل بريده و جدا شده از اهل حق مي‌داند در صورتيکه 95 درصد از عقايد آنها مشترک است و اگر نقدي بر هر يک از مرام‌هاي اهل حق وارد شود بر همه آنان است و جالب اينجاست که گروه‌هاي اهل حق فعلي نقدهاي بنده را به مسلک نورعلي الهي قلمداد کرده و مي‌گويند شما ما را با اين مسلک شناخته‌ايد در صورتيکه مرام و آئين ما با اين مسلک فرق دارد و دين ما دين راستي است. در جواب اين عزيزان بنده مي‌گويم که اگر واقعا شما خود را جداي از آنان مي دانيد مرام شما چيست؟ و به جز سبيل که نورعلي الهي و دکتر بهرام تراشيدن آن را جايز دانسته‌اند در چيز ديگري با هم اختلاف نداريد. و به نظر بنده که مدت‌ها در اين مرام تحقيق کرده و در کنار آنان بوده عرض مي‌کنم که با سوادترين گروه از اهل حق‌ها همان گروه نورعلي الهي مي‌باشد که شکل و پوسته جديدي به اين آئين و مرام داده است و خود را به شيعه نزديک‌تر کرده که البته آن هم يا از روي نيرنگ و نفاق است و يا فريب افراد بيشتر براي پيوستن به اين آئين. وقتي مسلک نور علي الهي به اين شکل نقد مي‌شود پس به طريق اولي حرفي براي گروه‌هاي ديگر اهل حق باقي نمي‌ماند.