سلام...
متاسفانه اين افرادي که ادعاهاي بي جا دارن(فرقه دراويش)در نزديکي شهر ما هستن...
باعث تاسفه برام که اينا تو اين شهرن و شيعه خانه ي امام زمان رو به سرزمين جاهليت تبديل کردن...
خوشحالم که شماها روبروشون هستين و من هم تا بتونم براي تثبيت حق و آشنايي جوانان با اهل بيت و آگاهي از فتنه هاي اين فرقه جاهلي تلاش ميکنم...
سلام
مطلبي در مورد دراويش گنابادي نوشتم که فکر کنم شما بهتر بتونيد در موردش توضيح بديد.
منتظرتونم
به نام خدا
کتب انتشارات راه نيکان را مطالعه فرمائيد
ترجمه : (در مصرع اول خبر مي دهد که): پاي سحر و شيطان را اسحاق (سلطان اسحاق) گذاشت و شکست به دين وملت (خداي) رحمان داد به طمع پادشاه اسلام شدن ... دين شيطانيش سر راه ما قرار داد.
سلام چنديست به خاطر مشکلي که پيش آمده ناراحتم قضيه از اين قرار است که پسرم با دختري آشنا شده است که فهميديم اهل حق هست حقيقتش را بخواهيد از آنها چيزي نميدانستم و متوجه شدم به بعضي از انها علي الهي ميگويند که به معبوديت حضرت علي معتقدند ولي اين دختر ميگويد ما از انها نيستيم ولي با ايشان که صحبت کردم خيلي نفهميدم فقط گفت که به تناسخ عقيده داريم و نماز هم نداريم مگر ميشود؟ پس اينها درويش هم نيستند؟ ميگويئ ما امامان ديگري داريم ازش خواستم نام يکي از آنها را بگويد کفت بنيامين آيا اينها کافرند؟ ميگويد سيد هم هستم نميدانم چکنم در کرمانشاه زندگي ميکنند؟ اگر ممکن است کمکم کنيد به صورتي که ميتوانيد از مراجع و هر طور ديگر بپرسيد ايا شرعا ازدواج با اينها درست هست ؟ ممنونم در ضمن سايت شما بسار خوببود و اطلاعات کاملي در اختيارم گذاشت ولي باز هم نياز به کمک دارم
با تقديم سلام
توصيه مي کنم از کتب انتشارت راه نيکان استفاده کنيد
http://www.rahenikan.com/
برادر ايماني عزيزم علي آقاي گل سلام
از اينكه ميبينم توي اين دوران بلا و گمراهي بچه شيعه هايي هستند كه قطب عالم امكان، امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) رو تنها نگذاشتند واقعا خوشحالم و به حالت غبطه مي خورم. واقعا همت بزرگي گردي كه تو اين سالها وبلاگتو تغذيه كردي اطلاع رساني كردي و اونو حفظ كردي. و حداقل اطلاعات منو با اين فرقه ي ساختگي با مطالبي كه تو اين چند سال نوشتي زياد كردي و منو با تفكراتشون آشنا كردي. حقيقتش علت اينكه اومدم سرچ كردم تو اينترنت و با وبلاگت آشنا شدم اين بود كه من چند روز پيش به اصفهان سفر كرده بودم كه همين شب جمعه گذشته (26 بهمن 91) در جايي در اصفهان (نام نميبرم كه تبليغات اونا نشه) من و همسرم در حال بازديد از مكان هاي تاريخي و قديمي اصفهان بوديم كه عده اي رو مشاهده كرديم كه بعد از نماز سر جاشون نشستند و دارن به سخنراني كسي گوش مي دن. زنها هم همه چادر سياه سرشون بود. (معمولا خانم ها براي نماز چادر نماز ميارن سر مي كنن!) من كه بشدت كنجكاو شده بودم كه ببينم چه خبره رفتم جلوتر يكمي وايستادم به حرفايي كه از بلندگو پخش مي شد گوش دادم احساس كردم بايد يه نوار قديمي باشه چون لحن صحبت و حرفهايي كه زده مي شد خيلي متكلفانه و غير قابل فهم بود. خيلي برام عجيب بود. ديگه نتونستم خودمو كنترل كنم رفتم جلو چند نفر خارج از جمع وايستاده بودن كنار ماشيناشون و داشتن با هم حرف مي زدن. از يكيشون با لبخند پرسيدم: سلام آقا اينجا چه خبره مراسم دعاي كميله؟! اونم جواب سلاممو داد و با كمي من و من گفت نه، اينايي كه ميبيني اينجا جمع اند به اصطلاح صوفي هستن و مسلك درويشي دارن! و الانم دارن به صحبت ضبط شده ي بزرگشون گوش مي دن! من كه اصلا توقع يه همچين جوابي رو نداشتم خيلي جا خوردم! پرسيدم خب چرا اينجا جمع شدن؟
گفت قبلا اينجا يه چارديواري بود كه هر هفته شب جمعه ميرفتن اونجا اما چهار ساله كه اونجا رو خراب كردن و اينا ميان اينجا. حضرت حق خواست تا پرده بيفته همه ببينن اينا فرقي با بقيه ندارن!! شما نگاه كن ببين نمازشون با بقيه فرقي نداره و ....! من كه تازه دو زاريم افتاده بود (كه خود طرفم درويشه آخه ذهنيت من از درويش ها يه ظاهر ژوليده پوليده بود كه نسلشون منقرض شده). پرسيدم حالا اين آقايي كه صداشو گوش مي دن كيه؟ بيشتر من و من كرد و بعد جواب داد اين صحبتهاي بنده خدايي بنام دكتر نورعلي تابنده (!) است. گفتم خدا رحمتش كنه كي فوت كرده آخه من همين الان داشتم به همسرم مي گفتم لحن سخنراني خيلي قديميه حتما ضبط شده است!
با يه تعجب خاصي گفت نه! اين نوار رو همين چند روز پيش ضبط كردن. هر هفته تهران ضبط ميكنن اينجا هم پخش ميشه! من گيج و گنگ باهاش خداحافظي كردم و رفتم به سمت همسرم تا براش توضيح بدم تو راه با خودم ميگفتم آخه مگه اينجا جزو جمهوري اسلامي نيست؟ اونم داخل شهر اصفهان!! چرا اينا بايد علني در يك مكان عمومي برنامه داشته باشن و تبليغ كنن خب برن خونهاشون حرفهاشو گوش بدن! اينا همش تبليغاتيه! اتفاقا همون نزديكيا يه مسجد بود رفتم داخل مسجد كه درويش ها ميرفتن اونجا دستشويي. دقت كردم ديدم اكثرشون سيبيل هاي بلندي دارن. ايندفعه چشم چرخوندم كه يه خودي پيدا كنم كه يه پيرمرد نوراني به چشم خورد كه داشت از مسجد ميرفت بيرون ازش راجع به درويشا پرسيدم و گفتم چرا اينا اينجا جمع ميشن كه گفت چهار سال پيش اينا يه محلي داشتن بنام خانقاه كه غصبي بود و غير قانوني ساخته شده بود، كه به بهونه ي فعاليت ديني جمع ميشدن و گاهي توطئه ميكردن. كه اونجا رو خراب كردن تا جلوي چشم باشن! خيلي اون شب حالم بود اما تصميم گرفتم تا برگشتم راجع بهشون تحقيق كنم و ببينم اصلا حرف حسابشون چيه اعتقاداتشون چيه مثلا اين كه ميگن درويش ها علي الله ي هستن راسته يا نه و ...! كه به لطف وبلاگ شما شبهاتم رفع شد و اطلاعات خوبي پيدا كردم و به اين نتيجه رسيدم اگر هر روز و شب به درگاه خدا سجده كنيم و شكر كنيم از اينكه ما رو قائل به ولاي ائمه معصومين قرار داده حتي يه كمش هم جبران نميشه واقعا خداوند به ما منت گذاشته كه ما رو نخاله ي شيعه هاش قرارداده. الحمد لله
خدايا منجي عالم بشريت حضرت حجة بن الحسن العسكري (روحي و ارواحنا له الفداه) رو برسان و وعده ات را در حقش محقق كن!
الهي آمين
